بخش ۶۴ - تمثیل قبول پند و نصیحت دادن شیخ نظام الدین حسن صفا فرزند خود را و در آئینه قابلیت آن فرزند تأثیر کردن و قبول نمودن او آنرا
بود شیخی همچو شبلی پارسا
حق تعالی داده بود او را صفا
در معانی رهنمای اهل دین
او بشهر علم حقّ بودی امین
نام او بودی نظام الدّین حسن
شد ملقّب با صفا آن مؤتمن
خلق را از لطف خود بنواختی
مال پیش مردمان انداختی
جمله خلقان را بدی راحت رسان
اندر این معنی نکرده او زیان
هرکه بر خلق خدا شفقت کند
حق تعالی خود برو رحمت کند
هرکه او یک بنده را دل شاد کرد
حق مر او را در زمان آزاد کرد
خطّ آزادی بسالک می‌دهند
زآنکه بر خلق خدا خوش مشفق‌اند
شفقت آن مرد حق حق آمده
سینهٔ بی نور را صیقل زده
داشت فرزندی عجب او پر غرور
بود از اطوار او بس بی‌حضور
گرچه دم زد در حقیقت او مدام
میل خاطر بود او را سوی عام
دایماً با اهل دنیا کار داشت
او چو ایشان جامه و دستار داشت
شیخ را خاطر از او غمگین شده
زآنکه او بامردم بی‌دین شده
صبح و شام و گاه و بی گه همرهش
بوده این جمع ددان بر درگهش
اوطعام نیک دادی جمله را
داشتی صحبت بآنها بر ملا
طعمه‌اش خوردند و نیشش می‌زدند
خبث از یاران و خویشش می‌زدند
چند بارش گفت شیخ ای بوالحسن
بابدان منشین که داری نور من
عاقبت از صحبت اهل جدل
می‌شود نور تو با ظلمت بدل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، قصه‌ای از یک شیخ به نام نظام الدین حسن روایت می‌شود که انسانی پارسا و مهربان است. او در علوم دینی بسیار مورد احترام و امانت‌دار است و به دیگران محبت ورزیده و رفاه را برای مردم فراهم کرده است. اما او فرزندی دارد به نام بوالحسن که با اهل دنیا ارتباط دارد و از عادات آنها تأثیر می‌پذیرد. شیخ از رفتار او نگران است و به او هشدار می‌دهد که دوری از جمع اهل جدل و فهم نادرست می‌تواند به زوال نور و فضیلت او منجر شود. در نهایت، این داستان به اهمیت شفقت و خطرات معاشرت با افرادی که در راه نادرست هستند، اشاره می‌کند.
هوش مصنوعی: شخصی بوده است به نام شیخ، مانند شبلی که انسان زاهد و پرهیزکاری بود. خداوند به او پاکی و صفا عطا کرده بود.
هوش مصنوعی: او در معانی و مفاهیم دین، راهنمایی برای اهل ایمان است و در شهر علم، به عنوان کسی که به حقیقت ایمان دارد، مورد اطمینان و اعتماد شناخته می‌شود.
هوش مصنوعی: نام او نظام‌الدین حسن بود و به خاطر صفای باطنش به عنوان مؤتمن ملقب شد.
هوش مصنوعی: تو با مهربانی خود به مردم محبت کردی و مال و دارایی‌ات را در میان آنها پخش کردی.
هوش مصنوعی: تمام انسان‌ها در تلاشند تا به آرامش برسند و در این مسیر، از چیزی که مفهوم خوبی دارد، زیانی نخواهند دید.
هوش مصنوعی: هرکس نسبت به دیگران مهربانی و محبت کند، خداوند نیز نسبت به او رحمت و لطف خواهد داشت.
هوش مصنوعی: هر کسی که باعث خوشحالی یک نفر شود، خداوند او را در دنیا آزاد خواهد کرد.
هوش مصنوعی: آزادی را به کسانی می‌دهند که راه صحیح را می‌پیمایند، زیرا به خیر و خوشبختی دیگران اهمیت می‌دهند.
هوش مصنوعی: مهربانی آن مرد خدایی، دل بی‌نور را جلا داده و روشن کرده است.
هوش مصنوعی: فرزندی داشت که بسیار مغرور بود و رفتارهایش نشان می‌داد که در جمع دیگران حضور چندانی ندارد.
هوش مصنوعی: اگرچه او همیشه درباره حقیقت صحبت می‌کرد، اما در واقع تمایلش به جمع و مردم‌داری بود.
هوش مصنوعی: او همیشه با مردم دنیا در ارتباط بود، مانند آنها که لباس و پوشش خاص خود را دارند.
هوش مصنوعی: شیخ از اینکه او با انسان‌های بی‌دین ارتباط برقرار کرده، ناراحت و دل‌نگران شده است.
هوش مصنوعی: صبح و شب و در تمام لحظات، همواره این گروه از تبهکاران در نزد او حضور داشته‌اند.
هوش مصنوعی: تو به همه نیکی کردی و غذا دادی و صحبت کردن با آنها را به خوبی انجام دادی.
هوش مصنوعی: طعمه‌اش را بلعیدند و به او آسیب می‌زدند، دشمنی از دوستان و نزدیکانش به او صدمه می‌زد.
هوش مصنوعی: شیخ چندین بار به بوالحسن گفت که در کنار من نمان، زیرا تو در خود نوری داری که من ندارم.
هوش مصنوعی: در پایان، صحبت کردن با افرادی که فقط به جدل و بحث می‌پردازند، باعث می‌شود که نور و روشنی تو به تاریکی تبدیل شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.