گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۱

 

با سنایی سره بود او چو یکی دانگ نداشت

چون دو دانگش به هم افتاد به غایت بد شد

به قبول دو سه نسناس به نزدیک خران

گرچه دی بی‌خردی بود کنون بخرد شد

راست چون تا که جز آحاد شماریش نبود

[...]

سنایی
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۶) حکایت یوسف و ابن یامین علیهما السلام

 

چو یوسف نامه بستد نام زد شد

وز آنجا پیش فرزندان خود شد

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

ز بس خون کز دلم هر چشم رد شد

ز خون خود دلم در خون خود شد

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۲ - در بیان نیستی و «موتواقبل ان تموتوا»

 

چنان مستغرق محبوب خود شد

که از یادش تمامت نیک و بد شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

چو اندر بیخودی در نیک و بد شد

درآن عین فنا کلّی اَحَد شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۷ - در سؤال کردن صاحب اسرار فرماید

 

همه اصلست کین جا با عَدَد شد

چو فانی گردی اینجا کل احد شد

عطار
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب دوم » فصل پنجم

 

حاشا که دلم از تو جدا داند شد

یا با کس دیگر آشنا داندشد

از مهر تو بگسلد کرا دارد دوست

وز کوی تو بگذرد کجا خواهد شد؟

نجم‌الدین رازی
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۶ - جواب

 

که آدم را ز ظلمت صد مدد شد

ز نور، ابلیس، ملعونِ ابد شد

شیخ محمود شبستری
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۰ - آغاز قصهٔ شاه و درویش

 

میل درویش زان یکی صد شد

گفت این بار کار من بد شد

هلالی جغتایی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

بنای کوب بر مشت و لگد شد

به قاسم زیره سرداب لحد شد

یغمای جندقی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۱۱ - درمنقبت شیر خدا و مرثیه خامس آل عبا

 

چو حق را درمشیت اقتضای جود سرمد شد

زایجاد یدالله خلقت فیض موبد شد

علی کز فطرت حق جو زده زآیات الاهو

شب معراج نور او سراج راه احمد شد

امیر خایف و آمن خدیو موجد و کاین

[...]

جیحون یزدی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۸ - التجلی

 

تجلی کاول از ذات‌الاحد شد

بسالک جلوه‌گر چون از رشد شد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۴۸ - سوال الحضرتین

 

غرض از آن سوالین آنچه شد شد

در استعداد هر کس هر چه بد شد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره

 

میان آب و گل پوسید و بد شد

و زان پس ریشه گشت و دانه صد شد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۸ - نهایه السفر الرابع

 

مرا یا در سرائی بیعدد شد

عیان یک زین کرور روالف و صد شد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱۰ - الولایه الکبری

 

در اول حب بنده بر احد شد

در اینجا حب حق بر ذات خود شد

صفی علیشاه
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب

 

بعین ذات اسما را مدد شد

مدیر و احدیت شد احد شد

صفای اصفهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸ - در نکوهش رشوه

 

امجدی در رشوه خوردن اهل جد شد

همزه اش را در دلش کردم مجد شد

باد رحمت دائما بر اعتقادش

زانکه او قلبا برحمت معتقد شد

اشتها موجود و استعداد فاقد

[...]

ادیب الممالک