عبارت آن بسیرت گر ثباتست
ز دور کل اسماء وصفاتست
دگر هم از شئون ذات واجب
شد این کبری ولایت بر مراقب
چو شد وارد بسلاک صعودی
خود آن اسرار توحید وجودی
دگر هم بالعیان سرمعیت
بدون مثل و تشبیه و دوئیت
ز فوق عرض بیند او بوجدان
الی تحتالثری نوری سیهسان
محیط آن نور و مستولی کماهی
بر اشیاء جمله از مه تا بماهی
ندارد رنگی ار باشد سیهفام
بمحض نسبت است این لیک نی تام
باین معنی که گر خوانندش اسود
سواد از بهر مفهوم است یا حد
بآن مصداق کالله در عما بود
عما را گر سیه گفتم بجا بود
عما را گر مثل خواهی سواد است
سواد از بهر تعیین مراد است
عما شرطش بتحقیق اربری پی
بود أن لایکون معه شیئی
عما باشد بمعنی آن سیه خم
که رنگ ماسوا گردد در او گم
غرض نور سیه آثار ذاتست
در او مخفی و مندک ممکنات است
به بیند پس مثال شمس نوری
شود طالع ز مطلع در ظهوری
خود آن ماحی آن نور سیاه است
که پنداری همان ذات اله است
نماند باقی او را هم اثر باز
کند عود آنزمان اشیاء دگر باز
وجود ممکنات آید بجا خود
که در نور سیاه آن مضمحل بد
بمانند وجودات کواکب
شعاع شمس را اندر جوانب
بصر را چون بحدی نیست حدت
که اندر سیر قلبی گاه رؤیت
دهد با شمس تمییز کواکب
بمعنی فرق ممکن را از واجب
چنان داند که هست این هر دو یک نور
ز توحیدی که او را گشت منظور
در اینحالش رسد از حق عنایت
که خود در سیر این کبری ولایت
که باشد این ولایت از نبیین
مقام صحو کلی هم بتعیین
وجود ممکنات از دون و والا
ببیند مستقر و ثابت آنجا
ولیکن بالتبع یعنی که ظلی است
بدون نور ظل بر جای خود نیست
بر اعدام است واقع کون اضلال
چون نور آمد شد او موجود فیالحال
نباشد هستی اشیاء کماهی
جز آثاری ز هستی الهی
بدینسان باز هم اوصاف اشیاء
صافت حق بود نه عین یکتا
خود این گویند توحید شهودیست
عیان جز در لطیفه نفس هم نیست
بتوحید شهودی سالک راه
ز سر اقربیت گردد آگاه
میان اقربیت با معیت
تمیز اینجاست گرداری به نیت
نهایت در معیت اتحاد است
ز کتمان دوئیت آن مراد است
معیت گر تو را در نیت آمد
یقین کتمان اثنینیت آمد
وجود ممکن از حق مستفاد است
حقیقت بر عدم او را نهاد است
نه سوی او توان کردی اشارت
که این باشد ز معدوم استعارت
از این تحقیق وجه اقربیت
بود مقصود در کشف حقیقت
وجود اصل نسبت بروجودی
که آن ظل است و از اصلش نمودی
بود البته بر ظل اقرب از وی
که ظل بی او بود نابود و لاشیئ
کنی چون بر وجود ظل نظر باز
به بینی ز اصلش اوصاف و اثر باز
شود بر اقربیت اعترأفت
نماید اصل اقرب بیخلافت
ازین افزون ز بهر لفظ جانیست
خرد هم بلکه آنجا آشنانیست
عمل اینجا ورای طور عقل است
برون از قیل و قال علم و نقل است
بجز کشف اندر آنجا نیست راهی
براهین ظلمت است و کشف ماهی
ز نو تحقیقی از کبری ولایت
شنو گر باشد از غیبت عنایت
بود آن دایره دور از مغایر
متضمن بقوس و سه دوایر
ز نصف دایره اولی بمعنی
بود از آنولایت کوست کبری
از آن سه نصف یعنی در روایت
بود از بهر آن کبری ولایت
در او شد کشف سراقربیت
بتوحید شهودی یافت نسبت
دگر هم نصف سافل بهر اسماست
هم اوصافی که زاید نزد داناست
دگر هم مشتمل شد نصف عالی
شئون ذات را عندالموالی
سوی آن دایره کو را لطائف
بود مر پنجگانه در مواقف
محل و مورد فیض فراوان
لطیفه نفس در این دایره دان
بشرکت بالطائف کان بمشهور
بوصف پنجگانه گشت مذکور
شد اندر دایره صغری بیانش
ز قلب و روح و سر آمد نشانش
چو واقع شد عروج از اقربیت
بسوی دایره اصل از مزیت
و زان بر اصل اصلش ارتقا یافت
و زان بر اصل ثالث اجتبا یافت
فنا اینجا حقیقت بر کمال است
که با محبوب اصلی اتصال است
فنای قبل آثار فنا بد
در اینجا معنی آن جلوهگر شد
در اول حب بنده بر احد شد
در اینجا حب حق بر ذات خود شد
در اول عبد در حب حق نسق گشت
در اینجا حب عبدی حب حق گشت
دگر بشنو بوجه استقامت
ز قطع دایره کبری علامت
که دانی دوره سیرت تمام است
و یا باقی ز وی اندر مقام است
نمانده چیزی ار باقی ز طمست
نماید دایره چون قرص شمست
بسیر دایره گردی چو باریک
نباشد جائی از وی هیچ تاریک
و گر ناقص بود سیر از وقوف
نماید آفتابی با کسوفت
بآن قدری که سیرت ناتمام است
همان از دایره تاریک فام است
چو در وقت کسوف از قرص خورشید
نماید تیره و بینور در دید
هم آثارش بظاهر شرح صدر است
زرب نورت هلالی یا که بدر است
بهر اندازه شرح صدر باشد
در اسلام حقیقی قدر باشد
نشان شرح صدرت گر برانی
بود ترک تعرض بیگمانی
وسیعالقلب دور از انقباض است
بر احکام قضا بیاعتراض است
ولیکن این مقام است و کمال است
نه محض فرض و وهم و احتمال است
که کس خود را تواند بر رضا داشت
بعنف و جبر راضی بر قضا داشت
محال است این مگر کز اهتمامت
بود سیری و آن گردد مقامت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی مفهوم "توحید" و "ولایت" در فلسفه و عرفان اسلامی میپردازد. نویسنده به توصیف رابطه بین "وجود" و "عدم" میپردازد و تأکید میکند که ماهیت اشیاء تنها به خاطر وجود الهی تفسیر و معنا پیدا میکند. او بیان میکند که نور الهی به صورت سیاهی جلوهگر میشود، و این سیاهی نشاندهندهی عدم است که به وجود ممکنات میباشد.
نویسنده همچنین مفهوم "معیت" و "اقربیت" را توضیح میدهد و اشاره میکند که در نهایت، همسانی و اتحاد با حق، به کتمان دوگانگی منجر میشود. وجود ممکنات از حقیقت وجودی خالی است و همه چیز به نور الهی وابسته است.
در ادامه، متن به حرکتی دایرهوار در سیر کمال و اتصال به ذات حق میپردازد و ادعا میکند که در این سیر، انسان به مقام "فنا" میرسد و در عشق به خداوند به یکی از حالات خود وصل میشود.
نهایتاً، متن به اهمیت "شرح صدر" و استقامت در برابر قضا و قدر الهی اشاره دارد و بیان میکند که این مقامات، نه از روی جبر بلکه از عشق و آگاهی حاصل میشوند.
هوش مصنوعی: اگر بصیرت و درک عمیق وجود داشته باشد، این درک از دور و با شناخت تمام نامها و ویژگیها به ثبات و استحکام میرسد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وجود ذات واجب الهی به گونهای است که موجب بروز و ظهور ولایت کبری میشود و این امر، تحت نظر و مراقبت خاصی قرار دارد. به عبارتی دیگر، این نشان میدهد که ولایت، نتیجهای از ذات الهی است و دارای ویژگیهای خاصی است که نیاز به توجه و مراقبت دارد.
هوش مصنوعی: وقتی به مرتبه بلند و عرش وجودی خود وارد شدی، آنجا به رازهای توحید و یکتایی دست مییابی.
هوش مصنوعی: سپس در کنار هم، با وضوح و بدون هیچگونه تشبیه و شبیهسازی، حضور داریم.
هوش مصنوعی: از بلندای آسمان، او با بصیرت میبیند که در زیر زمین، نوری به رنگ سیاه وجود دارد.
هوش مصنوعی: محیط آن نور، فضایی است که مانند ماه بر تمام اجسام تسلط دارد و همه چیز را در بر میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر چیزی رنگی ندارد، فقط به خاطر این است که به سیاهی نسبت داده شده است؛ در واقع این رنگ نیست، بلکه یک تعبیر ناقص است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر کسی را به عنوان «اسود» یعنی سیاه بخوانند، این لقب برای بیان یک مفهوم خاص یا برای محدود کردن تعریف او استفاده میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که اگر من درباره کسی سخن بگویم که در حقیقت و ماهیتش شبیه خداوند است، این سخن ممکن است به درستی توصیف او باشد، حتی اگر به صورت منفی بیان شود. در واقع، اشاره دارد که در برخی مواقع، بیان حقیقت میتواند به صورت منفی هم باشد، اما در عین حال همچنان درست است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مانند او باشی، باید دانایی داشته باشی، چرا که دانش به ما کمک میکند تا هدف خود را مشخص کنیم.
هوش مصنوعی: شرط این است که در حقیقت، هیچ چیز دیگری با او نباشد.
هوش مصنوعی: در اینجا به سیاهچشمی اشاره شده که با زیبایی و جذابیتش، تمام چیزهای دیگر را تحتالشعاع قرار میدهد و گویی همه چیز در دل او محو میشود.
هوش مصنوعی: هدف نور، ذات تاریکیها است که در او پنهان و مخفی شدهاند.
هوش مصنوعی: وقتی به نوری مانند خورشید توجه میشود، مکانی نو و تازه در زندگی فرد به وجود میآید و جهتی جدید برای ظهور و شکوفایی او رقم میخورد.
هوش مصنوعی: آنچه که به نظر میرسد نور سیاهی است، در واقع به خودی خود تجلی و ماهیت الهی را نمایان میسازد.
هوش مصنوعی: همچنان که عود خود را میسوزاند و بوی خوشی از خود به جا میگذارد، از او نیز نشانی باقی نمیماند و در زمانهای بعد، دیگر چیزها را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: وجود موجودات ممکن به موقعیت خود میرسد، در حالی که در تاریکی نور سیاه، تمام آنها ناپدید میشوند.
هوش مصنوعی: مانند اینکه وجود ستارهها در آسمان است، نور خورشید نیز در اطراف خود منتشر میشود.
هوش مصنوعی: چشم انسان محدودیتهایی دارد و نمیتواند به تمام زیباییها و عمق احساسات درون قلب انسان دست یابد؛ بنابراین گاهی اوقات فراتر از دید ظاهری، احساسات و درک عمیقتری وجود دارد که قابل رؤیت نیست.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که با استفاده از نور و درخشندگی خورشید میتوان تفاوت بین چیزهایی که ممکن است وجود داشته باشند و آنچه که وجود دارد را تشخیص داد. به نوعی اشاره به روش شناسایی و تمایز افراد یا اشیاء دارد، با تأکید بر اینکه چه چیزی واقعاً ضروری و لازم است و چه چیزی فقط در عالم امکان وجود دارد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه هر دو حالت یا موجودیت، از یک نور ناشی میشوند، نوری که به خاطر یگانگی و توحید خداوند به وجود آمده است. به عبارت دیگر، همه چیز در نهایت و از نظر منبع، به یک اصل واحد بازمیگردد که همان توحید است.
هوش مصنوعی: در این وضعیت، لطف و مدد الهی به او میرسد، چرا که خود در مسیر بزرگ ولایت مشغول به حرکت است.
هوش مصنوعی: این سرزمین از مقام پیامبران، جایگاهی است که در آن حالتهای بیخودی و هوشیاری کامل وجود دارد.
هوش مصنوعی: وجود موجودات ممکن را در دو حالت، پایین و بالا، مشاهده میکند و در آنجا استقرار و ثبات را مییابد.
هوش مصنوعی: اما به طور غیر مستقیم به این معنی است که سایهای وجود دارد بدون نور. سایه نمیتواند بدون نور وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر حقیقت را در نظر بگیریم، وقتی نور (حقیقت) وارد میشود، تمام تاریکیها و گمراهیها از بین میروند و وجود واقعی و فعلی خود را نشان میدهند.
هوش مصنوعی: وجود اشیاء و موجودات در دنیا، در حقیقت جز آثار و نشانههای وجود خداوند نیست.
هوش مصنوعی: بر این اساس، ویژگیهای اشیا تنها نشانههایی از وجود حق هستند و خود حقیقت واحد نیستند.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که درک واقعی و عمیق از توحید، که به معنی یکتایی و وحدت خداوند است، تنها در تجربیات و شهود روحانی فرد قابل مشاهده است و این درک در بعد لطیف نفس و روح انسان نهفته است.
هوش مصنوعی: در جستجوی خداشناسی عمیق، سالک به سبب نزدیکی و ارتباط خود با خداوند، به حقیقت و واقعیت وجود او آگاهی پیدا میکند.
هوش مصنوعی: میان نزدیکی و همراهی، تفاوتی وجود دارد که در اینجا به آن اشاره میشود. در حالی که شما در مسیر هستید، نیت شما اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: هر چه به کمال و وحدت نزدیکتر شویم، در نهایت به اتحاد میرسیم و برای رسیدن به این هدف، باید از پنهانکاری اختلافها و دوگانگیها پرهیز کنیم.
هوش مصنوعی: اگر در نیت خود با تو یکی باشم، یقیناً دوگانگی و پنهانی در کار نخواهد بود.
هوش مصنوعی: وجود ممکن از وجود حق نشأت گرفته است، و حقیقت بر عدم او بنا شده است.
هوش مصنوعی: نمیتوانی به او اشاره کنی، زیرا آنچه که میخواهی نشان بدهی، از وجودی حقیقی برخوردار نیست و فقط از یک حالت عدم پیروی میکند.
هوش مصنوعی: هدف از این تحقیق، نزدیکتر شدن به حقیقت و کشف آن است.
هوش مصنوعی: وجود، اصل و بنیاد است و نسبت به چیزی که بهعنوان سایه و تجلی آن به شمار میرود، اهمیت دارد. در واقع، سایه (تجلی)، تنها نمودی از وجود اصلی است و بدون آن اصل وجود نمیداشت.
هوش مصنوعی: البته بود سایهای نزدیکتر به او، زیرا سایهای بدون او، نابود و بیمعناست.
هوش مصنوعی: زمانی که به وجود سایه توجه کنی و به آن نگاه کنی، از اصالت و ویژگیهایش میتوانی آثار و خصوصیاتش را مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: اگر نزدیکی تو نسبت به دیگران احساس شود، خوبیها و ویژگیهای اصلی تو برجستهتر میشود، در حالی که اختلافات و نقاط ضعف کمتر به چشم میآید.
هوش مصنوعی: عشق و رابطههای عمیق تنها به کلمات و بیان احساسات محدود نمیشوند، بلکه در حقیقت به وجود یک ارتباط معنوی و آشنایی عمیق بین افراد بستگی دارد.
هوش مصنوعی: عمل در اینجا فراتر از تعقل و استدلال است و خارج از بحثها و سخنرانیهای علمی و نقلی قرار دارد.
هوش مصنوعی: جز کشف و آگاهی در آن مکان راه دیگری وجود ندارد. دلایل و نشانههای تاریکی است و روشنایی تنها با کشف و فهم میسر است.
هوش مصنوعی: با دقت به بزرگی و عظمت ولایت نگاهی بینداز و اگر از غیبت آن، کمکی به تو برسد، به آن گوش بده.
هوش مصنوعی: این دایره که به دور خودش میچرخد، شامل منحنیها و سه دایره دیگر است که با یکدیگر در تضاد نیستند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از نیمه اول دایره، به مفهومی اشاره شده که از آن وجود و هستی اول است که به کبری یا بزرگترین حقیقت اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا به سه بخش اشاره میشود که در یک روایت به آنها پرداخته شده و نشاندهنده این است که علت آن، اهمیت و بزرگی ولایت است.
هوش مصنوعی: در او درک و شناختی از حقیقت پیدا شد و به واسطه آن، تجربهای شهودی از وحدت را به دست آورد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که چیزهایی که در دنیای پایینتر وجود دارند، نه تنها بر اساس نامها بلکه بر اساس ویژگیهایی که برای دانا و آگاه به وجود میآیند نیز تقسیمبندی میشوند. در واقع، هر موجودی هم نام و هم ویژگیهای خاص خود را دارد که معرف جایگاهش است.
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که دوباره نیمی از ویژگیهای برجسته و عالی ذات در نزد مقامات و بزرگان گرد هم آمده است. به نوعی میتوان گفت که این ویژگیها در کنار یکدیگر قرار گرفته و جمعآوری شدهاند.
هوش مصنوعی: به سمت آن دایرهای برو که لطافتها و زیباییها در آن جا وجود دارد و پنج حالت مختلف در آن موقعیتها به نمایش درآمده است.
هوش مصنوعی: در این دایره، جایی است که لطف و رحمت الهی به وفور وجود دارد و نفس انسانی به خوبی در آنجا رشد میکند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که یک شخص به واسطه ویژگیهایی که مخصوص اوست، به شهرت و معروفیت میرسد. او از طریق صفات خاصی که دارد، توجه دیگران را جلب کرده و شناخته میشود.
هوش مصنوعی: در دایره صغری، آنچه درباره او بیان شده، از دل و روح او خبر میدهد و نشانهای از آن را به پایان میرساند.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان در نزدیکی حقیقت به اوج خود میرسد، به سمت جوهر اصلی و بنیادی خود حرکت میکند و از امتیازاتی که به دست آورده است بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: او از ریشه و اصول خود به درجات بالاتری دست یافت و از آنجا به انتخابی دیگر و برتری دیگر نائل شد.
هوش مصنوعی: از بین رفتن و زوال در اینجا به واقعیتی است که به کمال میرسد و این کمال با محبوب واقعی در ارتباط است.
هوش مصنوعی: از بین رفتن نشانهها و آثار، پیش از ورود به این مرحله، در اینجا به وضوح نمایان شد.
هوش مصنوعی: در آغاز عشق، بنده به معبود خود پیوست و در این مرحله، عشق به حقیقت بر خود او سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: در آغاز، بندگی و عشق به خدا به شکلی خاصی شکل گرفت و در اینجا عشق به بندگان هم به عشق به خدا تبدیل شد.
هوش مصنوعی: به گوش بسپار که چگونه میتوان با قوت و اراده، مشکلات را پشت سر گذاشت و از محدودیتها عبور کرد.
هوش مصنوعی: آیا میدانی که دوران زندگیات به پایان رسیده یا هنوز فرصت ادامه دادن در این وضعیت را داری؟
هوش مصنوعی: هر چیزی که از تیرهگی و تاریکی باقی مانده، مانند دایرهای مینماید که درخشش قرص ماه را دارد.
هوش مصنوعی: اگر دایره کاملاً گرد باشد، هیچ نقطهای از آن تیره و تار نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر سفر نیمهکاره باشد، مانند آفتابی که در حال غروب است، به نقص و کمبود خود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هرچقدر که شخصیت تو ناقص و ناتمام است، به همان اندازه در دنیایی تاریک و نامشخص قرار داری.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید در موقع کسوف تاریک و بینور به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصیتی اشاره دارد که ظاهرش نشاندهنده آرامش و وسعت صدر است، و از نور او میتوان فهمید که آیا به مانند هلال ماه است یا اینکه روشناییاش برابر با ماه کامل است. به عبارت دیگر، نشاندهنده این است که شخصیت او ممکن است به آرامی و زیبایی هلال ماه باشد یا به روشنی کامل و درخشش یک ماه کامل.
هوش مصنوعی: به اندازهای که انسان در ایمان و درک خود وسعت داشته باشد، در اسلام واقعی ارزش و اعتبار او افزایش مییابد.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی شخصیت و دروننگریات را به وضوح بیان کنی، دیگر نیازی به نگرانی از هجمههای بیدلیلی نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: دلگسترده و آزاد است و نسبت به قوانین و تقدیر الهی هیچگونه اعتراضی ندارد.
هوش مصنوعی: اما این جایگاه و کمال، واقعی و عینی است و تنها یک تصور یا احتمال نیست.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به زور و اجبار به سرنوشتش راضی شود، بلکه رضایت واقعی تنها در پذیرش آزادانه و از روی اختیار به وجود میآید.
هوش مصنوعی: این غیر ممکن است که به خاطر علاقهات از چیزی سیر بشوی و در نتیجه به جایگاه بالایی دست پیدا کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.