ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۸
تا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت
مسکین دلِ رنجورِ من از درد گداخت
گویا که ز روزگار دردی دارد
این درد که در پای تو خود را انداخت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۸ - حکایت روحاللّٰه علیهالسّلام و ترک دنیا و مکالمهٔ او با ابلیس
عیسی آن سنگ را سبک انداخت
شخص ابلیس زان سبب بگداخت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
این ز کعبه بتان برون انداخت
آن ز بت سومنات را پرداخت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۱ - تعزیتنامهٔ خسرو به شیرین به افسوس
نویسنده چو از نامه بپرداخت
زمین بوسید و پیش خسرو انداخت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
بسیار دوید و مال پرداخت
اقبال بر او نظر نینداخت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
چون چشم پدر ز گریه پرداخت
سر تا قدمش نظر برانداخت
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
چون ز ترتیب این ورق پرداخت
پیش آنکس که اهل بود انداخت
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
او که شیری در آن میان انداخت
تا یکی ماند و دیگری بگداخت
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
ده ده و پنج پنچ میپرداخت
چون یخی کاو به آفتاب گداخت
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۵) حکایت پیرمرد هیزم فروش و سلطان محمود
چو القصه همه همیان بپرداخت
دلش بگرفت ازان بر پیر انداخت
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۴) حکایت اردشیر و موبد و پسر شاپور
چو از تعلیم و تدبیرش بپرداخت
بچوگان و بگوی و تیر انداخت
عطار » خسرونامه » بخش ۶۲ - آمدن فرّخ بترکستان بطلب گل
چو صعلوکان بدم رنگی بپرداخت
سوی آن سیمبر سنگی بینداخت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
مه از شرم تو در هر ماه بگداخت
چو رویت دید خود در خاک انداخت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۷ - جواب دادن منصور شبلی را
یقین این صورت اینجا عقل پرداخت
ولیکن عشق بنیادش برانداخت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴ - در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید
نمانده عقل و عشق آوازه انداخت
ترا چون شمع سوز عشق بگداخت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵ - در نعت سیّد المرسلین علیه افضل الصّلوات و اکمل التحیّات فرماید
مه از شوق رخت هر ماه بگداخت
سپر از خجلت رویت بینداخت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید
چو منصوراز حقیقت جان برانداخت
چو شمعی در عیان عشق بگداخت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
قضا ابلیس را در جنت انداخت
ورا مانند موم از نار بگداخت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
دم من دمدمه در عالم انداخت
وجود عاشقان چون شمع بگداخت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
از آندم دمدمه در عالم انداخت
وجود آفرینش جمله بگداخت