عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۷ - رزم سام با ارهنگ دیو و گرفتار شدن سام گوید
نه اینجا فرامرز و نه رستم است
همه شادمانی کنون ماتم است
عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید
مدار ملک عالم بر تو ختم است
ولی بر مرد نادان رحم حتم است
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۵
یاری اگرت تیغ زند راحت ماست
هم خلوت ما و خالی از خلوت ماست
در حضرت او حضور ما ممکن نیست
کآن جا که بود حضور او غیبت ماست
ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴
فقیه کودن مسکین نه مرد صحبت ماست
بیار باده که این یک دو روزه نوبت ماست
مقیم کوی مغانیم و رند و عاشق و مست
کنون که روز وصالست، صبح دولت ماست
کسی که عقل ندارد کجا کند معلوم
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰
حق مطلق به حق حقیقت ماست
صفت و ذات عشق و زینت ماست
بر سر کوی دوست جانبازی
در ره اهل دل طریقت ماست
صورت ما مثال اوست از آن
[...]
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۹ - لشکر کشیدن برزو به سوی ایران قسمت دوم
ورا رخش خوانند و او رستم است
کزو شهر توران پر از ماتم است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۷۵ - در بیان آنکه شرط صحبت آنست که همه اصحاب در معرض آن باشند که چون در یکدیگر عیبی بینند به قول یا فعل دفع آن بکنند
محنت تو کلید راحت ماست
ذلت تو مزید دولت ماست
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹
به جور، ترک محبت خلاف عادت ماست
وفا مصاحب دیرینهٔ محبت ماست
تو و خلاف مروت خدا نگه دارد
به ما جفای تو از بخت بی مروت ماست
بسا گدا به شهان نرد عشق باختهاند
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰
بی پرده تر از حدیث ما عصمت ماست
در عیب و هنر حضور ما غیبت ماست
ما را به زبان نمی توان کرد خموش
غمازی گنج عادت همت ماست
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۰ - بی نوایی که عاشق دختر پادشاه شد
عشق در گنجینه آید خاتم است
چون به میدان پا گذارد رستم است
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۲۷ - فی التنبیه
نه هر کس بود زابلی رستم است
نه هر کس که طائی بود حاتم است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
به درویشان دعای شاه حتم است
که بر وی وصف شاهی جمله ختم است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱ - دیباچه و مقدمه
بروج آنسان که بهر شمس حتم است
امامت بر ده و دو نور ختم است