به جور، ترک محبت خلاف عادت ماست
وفا مصاحب دیرینهٔ محبت ماست
تو و خلاف مروت خدا نگه دارد
به ما جفای تو از بخت بی مروت ماست
بسا گدا به شهان نرد عشق باختهاند
به ما مخند که این رسم بد نه بدعت ماست
به دیگری نگذاریم ، مردهایم مگر
نشان تیر تغافل شدن که خدمت ماست
تویی که عزت ما میبری به کم محلی
و گرنه خواری عشقت هلاک صحبت ماست
به دعوی آمده بودیم چاشنی کردیم
کمانِ تو، نه به بازوی صبر و طاقت ماست
هزار بنده چو وحشی خرید و کرد آزاد
کند مضایقه از یک نگه که قیمت ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاطفی و محبت زایدی که شاعر نسبت به محبوب دارد، میپردازد. شاعر میگوید که ترک محبت و وفا خلاف عادت اوست و جفای محبوب به او ناشی از بیمروتی زمانه است. او میافزاید که دیگران نیز در عشق خود شکست خوردهاند و نگاهی به شرایط خود نمیکند. به علاوه، او احساس میکند که محبوب با کم محلیاش عزتش را میبرد و او را به خواری میکشاند. شاعر میگوید که برای بهدست آوردن دل محبوب، طاقت و صبرش به پایان رسیده است و در انتها اشاره میکند که ارزشش قابل سنجش با یک نگاه از محبوب است.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که رفتار نادرست و بیمهری به کسی که همواره راهمان را با محبت همراه کرده، بر خلاف عادت و سنت ماست. وفاداری و دوستی از اصول اصلی ارتباط ما با دیگران است و ما همواره باید به این ارزشها پایبند بمانیم.
هوش مصنوعی: تو و کارهای ناگوار، به خدا پناه میبرم تا ما را از ظلم و ستم تو نجات دهد، چرا که بیرحمی تو ناشی از بدشانسی و بیمروتی ماست.
هوش مصنوعی: بسیاری از گدایان هستند که در عشق خود با پادشاهان رقابت کردهاند. به ما نخرند که این رفتار زشت نیست، بلکه یک سنت قدیمی است که ما آن را آغاز نکردهایم.
هوش مصنوعی: ما به کسی اجازه نمیدهیم که بر ما تسلط پیدا کند، چرا که دیگر در زندگی نیستیم، مگر اینکه نشانهای از بیتوجهی ما باشد که نشان از خدمت ماست.
هوش مصنوعی: تو هستی که با بیتوجهی خود عزت ما را از ما میگیری، و اگر نه، خودخواهی و ذلت عشق تو میتواند باعث ویرانی گفتگو و ارتباط ما شود.
هوش مصنوعی: ما برای دعوا و جنگ به میدان آمدیم و از قدرت و زیبایی کمان تو بهرهبرداری کردیم، نه اینکه بخواهیم با صبر و تحمل خود رنجها را تحمل کنیم.
هوش مصنوعی: هزاران برده را مانند وحشی خرید و آزاد کرد، اما در عوض از یک نگاه دریغ میکند، زیرا این نگاه برای ما ارزشمند است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فقیه کودن مسکین نه مرد صحبت ماست
بیار باده که این یک دو روزه نوبت ماست
مقیم کوی مغانیم و رند و عاشق و مست
کنون که روز وصالست، صبح دولت ماست
کسی که عقل ندارد کجا کند معلوم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.