خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳
با عشق روان شد از عدم مرکب ما
روشن ز شراب وصل دائم شب ما
زان می که حرام نیست در مذهب ما
تا باز عدم خشک نیابی لب ما
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۱ - حکایت در عدل سلطان
ظلم شد عدل و روز شد شب ما
زان همی نشنوند یاربِ ما
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۰۸ - ۳۳ - النوبة الثالثة
با عشق روان شد از عدم مرکب ما
روشن ز شراب وصل دائم شب ما
زان می که حرام نیست در مذهب ما
تا باز عدم خشک نیابی لب ما
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۷- سورة الاعراف » ۱۷ - النوبة الثالثة
زان می که حرام نیست در مذهب ما
تا باز عدم خشک نیابی لب ما
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹
ای آنکه گرفت شربت از مشرب ما
مستی گردد که روز بیند شب ما
ای آنکه گریخت از در مذهب ما
گوشش بکشد فراق تا ملهب ما
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰
با عشق روان شد از عدم مرکب ما
روشن ز شراب وصل دائم شب ما
زان می که حرام نیست در مذهب ما
تا صبح عدم خشک نیابی لب ما
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۲
نشست اشک روان زنگ محنت از شب ما
نداد پرتو راحت طلوع کوکب ما
به نبض جستن ما ای طبیب دست میار
که سوخت رشته نبض از حرارت تب ما
سفید گشت چو پنبه ز گریه چشم و ز ضعف
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۸۵
چون سویداست نهان در دل شب کوکب ما
خط بیزاری صبح است سواد شب ما
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۹۸
شورش انداخته در شام و سحر یارب ما
در غمت نیست کم از روز قیامت شب ما
طفل اشکیم، ز ما درس طرب چشم مدار
نیست جز ابجد غم در ورق مکتب ما
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲
نکرده شکوه بیجا زیارت لب ما
اثر ز خود رود از انتعاش یارب ما
نه از نزاع وبالی نه از جدل خللی
فروغ آینه صاف ماست کوکب ما
غبار خاطر پرواز گل نمی گردیم
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲
گشت از اندیشهٔ آن ترک ستم مشرب ما
همچو تبخال گره بر لب ما مطلب ما
سوز عشق از سر ما تا دم آخر نرود
استخوانی شده چون شمع ز داغت تب ما
آرزوها همه در پردهٔ دل پنهان ماند
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲
ما رشتهٔ سازیم مپرس از ادب ما
صد نغمه سرودیم ونشد بازلب ما
چون مردمک، آیینهٔ جمعیت نوریم
در دایرهٔ صبح نشستهست شب ما
بیتابی دل آتش سودایکه دارد
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱
هرگز نرسد رشحهٔ کامی به لب ما
گردون کر و لال است زبان طلب ما
ما همره بختیم و تو همسایه خورشید
ساکن نتوان کرد به کافور، تب ما
با عشق چه سازد خنکیهای تو زاهد؟
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳
تا به مستی نرسد بر لب ساقی لب ما
بر نیاید ز خرابات مغان مطلب ما
عشق پیری است که ساغر زدهایم از کف او
عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
توبه از شرب دمادم نتوانیم نمود
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۷ - احمد غزالی طوسی قُدِّسَ سِرُّه
با عشق روان شد از عدم مرکب ما
روشن ز چراغ وصل دایم شب ما
زان می که حرام نیست درمذهب ما
تا روز اجل خشک نیابی لب ما
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۷ - احمد غزالی طوسی قُدِّسَ سِرُّه
با عشق روان شد از عدم مرکب ما
روشن ز چراغ وصل دایم شب ما
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۷ - احمد غزالی طوسی قُدِّسَ سِرُّه
زان می که حرام نیست درمذهب ما
تا روز اجل خشک نیابی لب ما
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷
بدرس دل سر زانوی ماست مکتب ما
دلست همنفس روز و همدم شب ما
حکایت سر زلف تو ذکر دایم دل
فسانه غم عشق تو درس مکتب ما
بود پدید که خورشید راست آینه آب
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶
ای مهر تو کیش و عشق تو مذهب ما
در راه طلب تو آخرین مطلب ما
بیروی تو خورشید نهان گشته بابر
باز آی که یکسان شده روز و شب ما