فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۵
بخفتند ترکان و پر مایگان
جهان شد جهانجویی را رایگان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۹
شب تیره از دست پرمایگان
بشد نامداری چنین رایگان
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان
چه خواهید می زین فرومایگان
کجا خسته گردید می رایگان
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن
دریغا کی بر دست بی مایگان
بناگاه کشته شدی رایگان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۴۰ - برگزیدن آتبین فرارنگ را
بخندید، گفتا ز پرمایگان
شنیدی که دیدن بود رایگان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۱۱ - جنگ تن به تن قباد با کوش
چو سستی نمودند پر مایگان
بجست او ز شمشیر ما رایگان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۴۵ - پیام قارن به چینیان و زنهار دادن به آنان
سخنگوی گفت: ای گرانمایگان
دلیران چین و گرانسایگان
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۱ - قطعه
سالار بک که بخشش کف جواد تو
کمتر فزونتر آمد از گنج شایگان
تشریف یافتی و جمال از صفی دین
و اشراف بر سر رمه های خدایگان
بادت خجسته این عملی را که یافتی
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۵ - در سابقهٔ نظم شرفنامه
به شرطی که مشتی فرومایگان
ندزدند کالای همسایگان
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۴ - بزم اسکندر با نوشابه
ترنمسرای تهیمایگان
پیامآور دیگ همسایگان
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » فی التوحید باری تعالی جل و علا
چه بود ای معطی بیسرمایگان
گر نگه داری حق همسایگان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۲ - در خواستن قبطی دعای خیر و هدایت از سبطی و دعا کردن سبطی قبطی را به خیر و مستجاب شدن از اکرم الاکرمین و ارحم الراحمین
چون فرود آیی ببینی رایگان
یک جهان پر گلرخان و دایگان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵ - سبب رجوع کردن آن مهمان به خانهٔ مصطفی علیهالسلام در آن ساعت که مصطفی نهالین ملوث او را به دست خود میشست و خجل شدن او و جامه چاک کردن و نوحهٔ او بر خود و بر سعادت خود
تو نمیدانی که دایهٔ دایِگان
کم دهد بیگریه شیر او رایگان
سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۸ - حکایت مرد درویش و همسایهٔ توانگر
بیاموز مردی ز همسایگان
که آخر نیم قحبهٔ رایگان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - چنان بنظر میرسد که آن سلطان عشرت طلب و هردم خیال، به این کتاب توجه نکرد و آن همه زر را که وعده کرده بود به امیر خسرو نداد، مگر امیر خسرو ازینکه مثنوی دلانگیزی گماشته است ، خرسند بود:
ور ندهد زان خودم رایگان
رنجه نگردم چو تهی مایگان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۲ - گزیدهٔ از سپهر اول
چو این بود رسم گرانمایگان
که دادند گنجی بهر شایگان