رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۰
سپید برف برآمد به کوهسار سیاه
و چون درونه شد آن سرو بوستان آرای
و آن کجا بگوارید ناگوار شدهست
و آن کجا نگزایست گشت زود گزای
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹۶
گفت: ای من، مرد خام کل درای
پیش آن فرتوت پیر ژاژخای
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹۷
بینی و گنده دهان داری و نای
خایگان غر، هر یکی همچون درای
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹۸
پیسی و ناسور کون و گربه پای
خایه گر داری تو، چون اشتر درای
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹۹
آبکندی دور و بس تاریک جای
لغز لغزان چون درو بنهند پای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب
خداوندِ نام و خداوندِ جای
خداوندِ روزیدِهِ رهنمای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایش خرد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم
ابر ده و دو هفت شد کدخدای
گرفتند هر یک سزاوار جای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۸ - گفتار اندر فراهم آوردن کتاب
اگر بر درخت برومند جای
نیابم که از بر شدن نیست رای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۰ - بنیاد نهادن کتاب
اگر نامدی این سخن از خدای
نبی کِی بدی نزد ما رهنمای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
یکی پاک دستور پیشش به پای
به داد و به دین شاه را رهنمای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
چو بیدار گشتم بجستم ز جای
چه مایه شب تیره بودم به پای
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
به یزدان بود خلق را رهنمای
سر شاه خواهد که باشد به جای
فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱ - پادشاهی کیومرث سی سال بود
کیومرث شد بر جهان کدخدای
نخستین به کوه اندرون ساخت جای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود
کز ایشان بود تخت شاهی به جای
و ز ایشان بود نام مردی به پای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود
همه کردنیها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک
مر او را ز دوشیدنی چارپای
ز هر یک هزار آمدندی به جای