رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۷
ای بر همه میران جهان یافته شاهی
می خور، که بد اندیش چنان شد که تو خواهی
می خواه، که بدخواه به کام دل تو گشت
وز بخت بد اندیش تو آورد تباهی
شد روزه و تسبیح و تراویح به یک جای
[...]
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج » پاره ۱۱
به راه اندر همی شد شاهراهی
رسید او تا به نزد پادشاهی
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۵
ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی
هم شمع سرای من و هم پشت سپاهی
از قامت و قدّ تو برد سرو بلندی
وز حلقۀ زلف تو برد قیر سیاهی
جانم بصلاح آید از آن نوش لب تو
[...]
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۳
دنیا راهی بهشت منزلگاهی
این هر دو به نزد اهل معنی کاهی
گر عاشق صادقی ز هر دو بگذر
تا دوست ترا به خود نماید راهی
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح امیرابو محمد بن محمود غزنوی
نباشد بس عجب شاها! اگر شادی کند شاهی
ز چون تو شه، که شاهان چون ستاره اند و تو ماهی
چنان کز تو به نزدیک منست ای خسرو آگاهی
ز تو تا خسروان چندان بود کز ماه تاماهی
ایا مر گاه شاهی را به جای یوسف چاهی
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۱
ای گشت زمان زمن چه میخواهی؟
نیزم مفروش زرق و روباهی
از من، چو شناختم تو را، بگذر
آنگه به فریب هرکه را خواهی
من بر ره این جهان همی رفتم
[...]
خواجه عبدالله انصاری » مخاطبات » مخاطبهٔ نهم - در ذکر کیفیت و روش اهل طریقت و مراتب حقیقت و رجحان شریعت بر حقیقت
گر تو زینگونه یابی آگاهی
عارف حق و سالک راهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
زُدوده گردد از زنگِ تباهی
به چشمش خوار گردد شاه و شاهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
گر ایدون کز تن ما گاهگاهی
پدید آید خطایی یا گناهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
بیابی اندرو چندان که خواهی
شگفتیهای پیروزی و شاهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
نبردی کرده بر هر جایگاهی
برو بشکسته سالاری و شاهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را
سپاهی را ولایت داد و شاهی
نه زشتیشان نمود و نه تباهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
چو کردم آفرینش چند گاهی
بدین گفتار ما بگذشت ماهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
ز هر شَهری سپهداری و شاهی.
ز هر مَرزی پریرویی و ماهی.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۵ - آگاه شدن ویرو از آمدن موبد بهر جنگ
ز هر شهری و از هر جایگاهی
همی آمد به درگاهش سپاهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
بدین زاری بکشتهستند شاهی
ز لشکر نیست او را کینه خواهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
سپاهی شد ازُو پویان به راهی
ز دیگر سو فراز آمد سپاهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
پس آنگه سی جمازه ساخت راهی
بریشان گونه گونه ساز شاهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
جوانی داری و خوبی و شاهی
فزون تر زین که تو داری چه خواهی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
نپیمایی به دل راه تباهی
کزو رسته نیامد هیچ راهی