اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۵ - رسیدن گرشاسب به میل سنگ
همه ساله ایدر توانا نیی
که امروز اینجا و فردا نیی
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۰ - به پادشاهی نشستن اسکندر در اصطخر
ز ما سر برآری و با ما نئی
نمایی به ما نقش و پیدا نئی
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
حل و عقد این چنین سلطانیی
کی توان کردن گر دانیی
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
حل و عقد این چنین سلطانئی
کی توان کردن بسر گردانئی
سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب دوم » داستان غلام بازرگان
کفل گرد چون گوی چوگانئی
زحل پیکری، زهره پیشانئی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰۹
ساخت بغراقان به رسم عید بغراقانیی
زهره آمد ز آسمان و میزند سرخوانیی
جبرئیل آمد به مهمان بار دیگر تا خلیل
میکند عجل سمین را از کرم بریانیی
روز مهمانی است امروز الصلا جانهای پاک
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱۰
ای بداده دیدههای خلق را حیرانیی
وی ز لشکرهای عشقت هر طرف ویرانیی
ای مبارک چاشتگاهی کآفتاب روی تو
عالم دل را کند اندر صفا نورانیی
دم به دم خط میدهد جانها که ما بنده توایم
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۳
ای کاشکی تو خویش زمانی بدانیی
وز روی خوب خویشت بودی نشانیی
در آب و گل تو همچو ستوران نخفتیی
خود را به عیش خانه خوبان کشانیی
بر گرد خویش گشتی کاظهار خود کنی
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱۱
هر نفسی از درون دلبر روحانیی
عربده آرد مرا از ره پنهانیی
فتنه و ویرانیم شور و پریشانیم
برد مسلمانیم وای مسلمانیی
گفت مرا می خوری یا چه گمان میبری
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را
تا نمانَد در جهان نصرانیی
نی هُوَیدا دین و نه پنهانیی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۲ - بقیهٔ داستان رفتن خواجه به دعوت روستایی سوی ده
گفت طبل و لهو و بازرگانیی
چونتان ببرید از ربانیی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۶ - عذر گفتن نظم کننده و مدد خواستن
کم کسی داند مگر ربانیی
کش بود در دل محک جانیی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۴ - قصهٔ آن زن کی طفل او بر سر ناودان غیژید و خطر افتادن بود و از علی کرمالله وجهه چاره جست
گر بهامان مایلی هامانیی
ور به موسی مایلی سبحانیی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۰ - جواب آمدن کی آنک نظر او بر اسباب و مرض و زخم تیغ نیاید بر کار تو عزرائیل هم نیاید کی تو هم سببی اگر چه مخفیتری از آن سببها و بود کی بر آن رنجور مخفی نباشد کی و هو اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون
برج زندان را شکست ارکانیی
هیچ ازو رنجد دل زندانیی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲۳ - مثل
که بخور که هم بدین ارزانیی
تو نهای مرغاب مرغ نانیی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۹۸ - توزیع کردن پایمرد در جملهٔ شهر تبریز و جمع شدن اندک چیز و رفتن آن غریب به تربت محتسب به زیارت و این قصه را بر سر گور او گفتن به طریق نوحه الی آخره
لاجرم حقش دهد چوپانیی
بر فراز چرخ مه روحانیی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۹۹ - دیدن خوارزمشاه رحمه الله در سیران در موکب خود اسپی بس نادر و تعلق دل شاه به حسن و چستی آن اسپ و سرد کردن عمادالملک آن اسپ را در دل شاه و گزیدن شاه گفت او را بر دید خویش چنانک حکیم رحمة الله علیه در الهینامه فرمود چون زبان حسد شود نخاس یوسفی یابی از گزی کرباس از دلالی برادران یوسف حسودانه در دل مشتریان آن چندان حسن پوشیده شد و زشت نمودن گرفت کی وَ کانوا فیهِ مِنَ الزّاهِدینَ
پیش کافر نیست بت را ثانیی
نیست بت را فر و نه روحانیی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۰ - ماخذهٔ یوسف صدیق صلواتالله علیه به حبس بضع سنین به سبب یاری خواستن از غیر حق و گفتن اذکرنی عند ربک مع تقریره
جز مگر نادر یکی فردانیی
تن به زندان جان او کیوانیی