دوش مرا رخ نمود دلبر روحانئی
داد بدست دلم سبحه سبحانئی
من چو بفرمان او سبحه گرفتم بدست
برد ز من دین و دل از ره پنهانئی
گشت دلم مست او جان شده پابست او
خورده هم از دست او باده جانانئی
سوی من شه نشان کرد جنیبت روان
کرد در اقلیم جان غارت سلطانئی
آن شه پر مکر و فن داشت خرابی من
تا بنهد از کرم گنج بویرانئی
آه که از عشق دوست کین همه فتنه ازوست
عابد دیرینه شد عاشق رهبانئی
کرد ز خود فانیم داد پریشانیم
برد مسلمانیم آه مسلمانئی
سطوت عشق جلیل ساخته بی قال و قیل
خون دلم را سبیل بر خطر جانئی
آه که از بیخودی من چه شغب ها کنم
گر نکند شاه من رسم نگهبانئی
دوست چو آمد عیان رفت حسین از میان
عاریه دارد بدوش خلعت انسانئی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق عمیق و تاثیرگذار خود به یک معشوق روحانی سخن میگوید. او بیان میکند که چگونه دلش با دیدن این معشوق به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و از فرمان او تسلیم میشود. شاعر از احساس مستی و شادی ناشی از این عشق صحبت میکند و به قدرت و هنرمندی معشوق در جذب او اشاره میکند. او همچنین دچار اضطراب و پریشانی شده و به یاد میآورد که این عشق او را از دین و ایمانش دور کرده است. در نهایت، شاعر از حسرت و شگفتی خود نسبت به بیخبر بودنش از هویت واقعیاش میگوید و از تأثیرات عمیق عشق بر وجودش مینویسد.
هوش مصنوعی: دیروز چهره زیبایی بر من نمایان شد که روحی فوقالعاده به من داد و قلبم را مانند تسبیحی به ذکر خدا مشغول کرد.
هوش مصنوعی: من به فرمان او تسبیح را در دست گرفتم و از من دین و دل را به طور پنهانی برداشت.
هوش مصنوعی: دل من به محبت او سرشار و شاداب شده و به او وابستهام. از دست او نوشیدنیای از عشق و زندگی را چشیدهام.
هوش مصنوعی: به من اشارهای کرد و عشقی در وجودم بیدار شد که مانند پادشاهی در دل من سلطنت میکند.
هوش مصنوعی: او با فریب و نیرنگی که داشت، باعث ویرانی من شد تا از روی نیکوکاریاش گنجی را به من ببخشد.
هوش مصنوعی: ای کاش بدانیم که همه این سختیها و بیقراریها ناشی از عشق به دوست است. شخصی که سالها عبادت کرده بود، اکنون به عشق یک راهبه دچار تغییر شده و عاشق او شده است.
هوش مصنوعی: فردی از دل خود را رها کرده و در حالتی آشفته به سر میبرد. فریادش میزند و از وضعیت مسلمان بودنش غمگین است.
هوش مصنوعی: عشق عظیم و با عظمت، به گونهای تأثیرگذار است که بدون سر و صدا، دل مرا به درد میآورد و زندگیام را در معرض خطر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: ای وای که از بیتابی و دیوانگیام چه دردسرها و هیاهوهایی به وجود میآورم، اگر خدای من، دستور و قانون نگهداری را رعایت نکند.
هوش مصنوعی: وقتی دوست میآید و حضورش را نشان میدهد، حسین به طور واضح و آشکار از میان میرود. او از نظر روحی و معنوی، پوششی از لباس انسانیت بر دوش دارد که موقتی و عاریهای است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر نفسی از درون دلبر روحانیی
عربده آرد مرا از ره پنهانیی
فتنه و ویرانیم شور و پریشانیم
برد مسلمانیم وای مسلمانیی
گفت مرا می خوری یا چه گمان میبری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.