سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۷ - در مدح اقضیالقضاة نجمالدّین ابوالمعالیبن یوسفبن احمد الحدّادی
همچو عقل اندک فراوان شو
صلح افکن ولیک پنهان شو
خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در وعظ و حسن تخلص به نعت پیغمبر اکرم و تخلص به مدح ناصر الدین ابراهیم
دلا از جان چه برخیزد؟ یکی جویای جانان شو
بلای عشق را گر دوست داری دشمن جان شو
خرد را از سر غیرت قفای خاک پاشان زن
هوا را از بن دندان حریف آب دندان شو
تو را هم کفر و هم ایمان حجاب است ار تو عیاری
[...]
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۱) حکایت سرپاتک هندی
که پیش آن حکیم هندوان شَو
ز دل کینه برون کن مهربان شو
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
کنون ای دایه برخیز و روان شو
میان این دو دلبر در میان شو
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
چو عیسی در سخن شیرین زفان شو
صدف را بشکن و گوهر فشان شو
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
به پروازِ جهانِ لامکان شو
زمانی بی زمین و بی زمان شو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۹ - جواب دادن منصور شیخ جنید را از حالات
تو دست از جان بدار و جان جانشو
ز دید خویشتن کلی نهان شو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۶ - در نموداری یقین میان جان ودل و فرق در میان اینها
ز دید خود بمیر و جان جان شو
ازین تاریکی آنگاهی عیان شو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۶ - در نموداری یقین میان جان ودل و فرق در میان اینها
ز دید خود بمیر و جان جان شو
چو خورشید جهان در کل عیان شو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید
جهان بگذار شیخ و در نهان شو
چو کردی پشت بر وی جان جانشو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید
زبان بردار اینجا بی زبان شو
چو گردی بیزبان در ما نهان شو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۴ - پرسیدن عبدالسلام ازخضر از سرّ منصور
ز احمد بردار از من عیان شو
ز احمد راز دان و در نهان شو
عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید
بدان خود را و آزاد جهان شو
چو عیسی برفراز آسمان شو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۳ - در ثنا گفتن پیر حضرت یوسف را علیه السلام و جان در باختن او در نظر یوسف فرماید
حجاب از پیش تن بردار و جان شو
مرا در دید جان عین العیان شو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید
اناالحق گوی و عین لامکان شو
چو مردان بی زمین و بی زمان شو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۰ - پسر در راز معنی و در نوع حقیقت کل گوید
مر الهام میگوید که جان شو
برون از عالم کون و مکان شو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۷ - در فنای این جهان و بقای آن جهان فرماید
دم ایشان زن و هر دو جهان شو
نمودار زمین و آسمان شو