ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۱ - نامه نوشتن کتایون پیش لؤلؤ و آمدن لؤلؤ پیش کتایون
هزار آفرین باد بر جان تو
نگهبان تو باد یزدان تو
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۲ - مهمانی کردن لؤلؤ اردشیر و گردان را از برای آغالش کارشان و سوگند خوردن
چو ایشان بیایند مهمان تو
یکایک نشینند بر خوان تو
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۳ - آگاهی یافتن لؤلؤ از آمدن شاه بهمن از شکار و پذیره شدن لؤلؤ شاه را
بدو گفت بهمن که مهمانِ تو
پذیرفتم آیم سویِ خانِ تو
ایرانشان » بهمننامه » داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار » بخش ۲۳ - جنگ کردن شاه بهمن با مردم سیستان
بیا ای تهمتن ببین خان تو
که پرورده تست؛ مهمان تو
ایرانشان » بهمننامه » رفتن شاه بهمن به کشمیر به طلب دختران و خواهران فرامرز » بخش ۵ - گفتار اندر (آمدن) شاه بهمن به شهر کشمیر به ابراز شاه صور
بدو گفت فردا به ایوان تو
درآییم و باشیم مهمان تو
ایرانشان » بهمننامه » رفتن شاه بهمن به کشمیر به طلب دختران و خواهران فرامرز » بخش ۵ - گفتار اندر (آمدن) شاه بهمن به شهر کشمیر به ابراز شاه صور
سپهر برین زیر فرمان تو
هزار آفرین باد بر جان تو
ایرانشان » بهمننامه » باز آمدن بهمن از هند به ایران و رها کردن زال و دختران رستم از بند » بخش ۸ - رفتن بانوگشسب به نزدیک برزین آذر به ساری و کشته شدن کرکوی
پشیمان شد از بند و زندان تو
نخواهد گزند ایچ بر جان تو
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۲ - در مرثیهٔ تاجالدین ابوبکر
ای برده عقل ما اجل ناگهان تو
وی در نقاب غیب نهان گشته جان تو
ای شاخ نو شکفته ناگه ز چشم بد
تابوت شوم روی شده بوستان تو
محروم گشته از گهر عقل جان تو
[...]
سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند موشح در مدح خواجه امام محمد بن محمد
دل نگیرد بوی ایمان تا نباشد آن تو
لب نیاید بوی جنت تا نیابد خوان تو
وقتها آنروز خوش گردد که بخرامی به درس
یک جهان در گیرد از یک لفظ در باران تو
لون دشمن همچو زر گردد به غزنین چون به بلخ
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۹ - فی سلوک طریق الآخرة
چکنی جستجوی چون جان تو
تو بدان نوش کن چو ایمان تو
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۰ - در مدح امیر اسفهسالار فخرالدین اینانج بلکا خاصبک
ای فخر کرده دین خدای از مکان تو
وی پشت ملک و روی جهان آستان تو
ای کرده ملک را متمکن مکان تو
وی مقصد زمین و زمان آستان تو
ای چرخ پست از بر رای رفیع تو
[...]
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۱ - در مدح پیروزشاه عادل
ای شمس دین و شمس فلک آسمان تو
ای صدر ملک و صدر جهان آستان تو
ای چرخ پست همبر رای رفیع تو
وی ابر زفت همبر بذل بنان تو
آرام خاک تابع پای رکاب تست
[...]
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۵۶ - ۴۸ - النوبة الثالثة
میخندد اندر روی من بخت من از میدان تو
کی خیمه از صحراء جانم بر کند هجران تو
آرام من پیغام تو وین پای من در دام تو
بستان شده از نام تو بر جان من زندان تو
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۶۸ - ۵۲ - النوبة الثالثة
کی خندد اندر وی من بخت من از میدان تو!
کی خیمه از صحراء جانم بر کند هجران تو!
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴۳- سورة الزخرف- مکیه » ۳ - النوبة الثالثة
کی خندد اندر روی من بخت من از میدان تو
کی خیمه از صحراء جانم برکند هجران تو
تا کی روم بر بوی تو در کوی جست و جوی تو
با مهر و گفت و گوی تو از هر سویی جویان تو
ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۱۳
ای لعل فتنه بر لب چون ناردان تو
اشکم ز حسرت تو چو در دهان تو
از فربهی و لاغری رنج و صبر من
نسبت همی کنند سرین و میان تو
بیگانه وار می کنی از مهر من کنار
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲
ای تماشاگه جان بر طرف لالهستان تو
مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو
تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۱ - فرستادن اسکندر روشنک را به روم
طرفدار چون شد به فرمان تو
طرف بر طرف هست ملک آنِ تو
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۲۹ - رسیدن اسکندر به پیغمبری
به هر جا گرایش کند جان تو
بود نور و ظلمت به فرمان تو
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۹ - نعت چهارم
مهر شد این نامه به عنوان تو
ختم شد این خطبه به دوران تو