عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۳ - بیرون رفتن ورقه از شهر یمن به جنگ کردن
بگفت این سر دشمنان تواند
گرفتار بخت جوان تواند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۸ - فی صفةالعلماء و امراء الدولة القاهرة و صفة غلمانه و جنده کثّرهماللّٰه
زنگیانی که پاسبان تواند
وز تفاخر بر آسمان تواند
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۹
ای عشق که جانها اثرِ جان تُوَند
ای عشق که نمکها ز نمکدان تُوَند
ای عشق که زرها همه از کان تُوَند
پوشیده کسی و جمله عریان تُوَند
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۳ - وصف سخن
این خرد و نطق که زان تواند
هر دو به هم شیرهٔ جان تواند
اوحدی » جام جم » بخش ۳۱ - در شرف بنیت انسان به صورت و معنی بر دیگر مخلوقات
دیگران زیر باروران تواند
سر در افسار و در عنان تواند
سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۳
خسروا خلق در ضمان تواند
طالب سایهٔ امان تواند
غافل از کار خلق نتوان بود
که بسی خلق در ضمان تواند
ظلمها می رود بر اهل زمان
[...]
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۶ - مقاله هشتم در اشارت به عزلت مشتمل بر عزت که بی «عین » علم زلت است و بی «زای » زهد علت
بگسل ازینان که زیان تواند
خصم دل و دشمن جان تواند
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۹
آبها آیینه سرو خرامان تواند
بادها مشاطه زلف پریشان تواند
رعدها آوازه احسان عالمگیر تو
ابرها چتر پریزاد سلیمان تواند
شاخ گلها دست گلچین بهارستان تو
[...]
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲
عشقبازان جمله گلچین گلستان تواند
گلرخان خار سر دیوار بستان تواند
عاشقان بیدست و پایانند در درگاه تو
عارفان دریوزهگر بر خوان احسان تواند
ثابت و سیار گل چینند در ایوان تو
[...]
رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸
زین پریشانان مکش دامن که حیران تواند
کاین پریشان خاطران، خاطر پریشان تواند
هر طرف شاهی و هر سو عالمی حیران تو
از نگاه فتنه جو وز چشم فتان تواند
همچو من در خاک و خون افتاده هر جانب بسی
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۰ - تتمه حال پادشاه و زنگیان
جمله اینها دشمن جان تو اند
یوسفی تو جمله اخوان تواند
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۰ - در بیان شناختن شخصی آن مرد عارف را
جمله بر خوان تو مهمان تو اند
جیره خوار خوان احسان تو اند
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۲ - پیغام آوردن جبرئیل به حضرت رسول و شهادت امام حسین ع
اهل بیتم جملگی آن تواند
جان به کف در راه قربان تواند
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۹ - عزیمت اهلبیت رسالت از شام به جانب کربلا
امشب این جمعی که گریان تواند
اندر این غمخانه مهمان تو اند
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان اول » بخش ۷۳ - بردن حارث معلون آن دو طفل را از بهر کشتن به کنار فرات
نه این هر دو مهمان خوان تواند
زهر بد همی درامان تواند