گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۲ - سئوال سوم فرامرز از برهمن

 

کجا کاهلی اصل بی کامی است

درو رنج و خواری بدنامی است

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۳

 

هر سال اگر غلام خاقان

بر میر خجند میر نامی است

خاقانی اگرچه هست میری

در پیش خجندیان غلامی است

خاقانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

جهان نیمی ز بهر شادکامی است

دگر نیمه ز بهر نیک‌نامی است

نظامی
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

عشق را بنیاد بر بدنامی است

هرک ازین سر سرکشد، از خامی است

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل

 

سخت‌گیری و تعصب خامی است

تا جنینی کار خون‌آشامی است

مولانا
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۴۴ - خاتمت کتاب

 

که نظمم رشحی از بحر نظامی است

شرابم جرعه یی از جام جامی است

اهلی شیرازی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی

 

مولدم جام و رشحه قلمم

جرعه جام شیخ الأسلامی است

لاجرم در جریده ی اشعار

بدو معنی تخلصم جامی است

سام میرزا صفوی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول

 

تو نام نیک حاصل کن در این بازار ای زاهد

که در کوئی که ما هستیم، نام نیک بدنامی است

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۱۹ - فی ذم المتمکنین فی المناصب الدنیویة للحظوظ الواهیة الدنیة

 

آنکه نامش مایهٔ بدنامی است

آنکه کامش، سر به سر، ناکامی است

شیخ بهایی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نعت حق سبحانه تعالی

 

آتش این سوختگی خامی است

مرهم این داغ زناکامی است

عرفی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۶

 

هر سبزه این باغ نشان خم دامی است

هر سرو و گلی نغمه سرای جم و جامی است

آمیخته با چشم ترم شور تماشا

هر قطره سرشکم نمک فتنه عامی است

وارستگی ما وگرفتاری عالم

[...]

اسیر شهرستانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴ - در مدح حاجی سلیمان صباحی

 

ای باد صبحگاه، صباحت بخیر باد؛

بخرام، کز خرام توام شادکامی است!

زین کهنه عندلیب قفس دیده بازگو

کو را ببام کعبه ی الفت حمامی است

با بلبلی که تازه پریده است ز آشیان

[...]

آذر بیگدلی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

مولدم جام و رشحهٔ قلمم

جرعهٔ جام شیخ الاسلامی است

لاجرم در میان اهل سخن

به دو معنی تخلصم جامی است

رضاقلی خان هدایت
 

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » ضمائم » مثنوی عقل و عشق

 

گوید او را عشق‌ بر خود کامی‌ است‌

کار او رسوایی‌ و بدنامی‌ است‌

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۳- جذبه

 

عشق بازم، گوید این بدنامی است

عقل سازم، وازند کاین خامی است

صفی علیشاه
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۹ - در اخلاق و نفوس زنان

 

پیرو امن و حفظ آرامی است

خصم‌بی‌نظمی و بی‌اندامی است

ملک‌الشعرا بهار