هر سبزه این باغ نشان خم دامی است
هر سرو و گلی نغمه سرای جم و جامی است
آمیخته با چشم ترم شور تماشا
هر قطره سرشکم نمک فتنه عامی است
وارستگی ما وگرفتاری عالم
هر وحشی رم کرده نظر کرده دامی است
شبنم به شرر حوصله داغ فروشد
در گلشن و گلخن ز تمنای تو دامی است
آتشکده سینه نظر یافته کیست
در کلبه ام از شور نفس شرب مدامی است
احوال غریبان ز فراموشی خود پرس
هر ناله که از خاطر ما رفته پیامی است
بیگانگیم سوخت ز بیداد تو فریاد
مستانه جوابی که غریبانه سلامی است
شبگرد تو کارش نه به شمع است و نه با دل
نقش قدم گرمروان ماه تمامی است
بیتابیش افکنده به آسایش جاوید
یکبار نظر کن که اسیر تو چه خامی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.