فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو
بیارام و ما را تو آرام ده
خرد را به آرام دل کام ده
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۵
دلم را برزم اندر آرام ده
به ایرانیان بر ورا کام ده
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۳۳ - دل باختن آتبین به فرارنگ
وز آن پس به دستور پیغام ده
به گفتار شیرینش آرام ده
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۲۹
جانرا پی از من جام ده
زان جام رنج انجام ده!
پخته نخواهم خام ده
دلرا به می آرام ده!
خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - در مرثیهٔ امیر عضد الدین فریبرز و خواهر او، دو فرزند شروان شاه
ای بر سر ممالک دهر افسر آمده
وی گوهرت در افسر دین گوهر آمده
ای صاحب افسران گرو پای بوس تو
تو افسر سر همه را افسر آمده
ای هر که افسری است سرش را چو کوکنار
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۴
ساقیا گر پختهای می خام ده
جان بی آرام را آرام ده
خیزو بزمی در صبوحی راست کن
یک صراحی باده ما را وام ده
صبح پیدا گشت و شب اندر شکست
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۴ - دانستن پیغامبر علیه السلام کی سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا
هر که بستاید تو را دشنام ده
سود و سرمایه به مفلس وام ده
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۴۰
از لب او، ای خیال، نقل لب ما مده
مرغ خسک خواره را پسته و خرما مده
من که به نامش کنم وصف جمالش بگو
غرق یکی قطره را غوطه دریا مده
رند خراباتیم می به سفالیم رسان
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۰۲ - آمدن فرهنگ دیو و کشتن سهلان و بردن قمرتاش را
روارو چنین کار تنک آمده
که رحمان جنگی به جنگ آمده
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۱۲
ای ز ما و من شده فانی بهنگام شهود
پس ترا بر مقعد صدق احد جا آمده
بر سر خوان ابیت عند ربی بهر تو
بی ابا هر شب اباهای مهیا آمده
از شراب لایزالی وقت نوشیدن ترا
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۱۳
دست بختم کوته است از دامن وصلت که هست
پایه من سست قدرت بخت والا آمده
گوهر طبعم نثار خاک پایت کی سزد
گرچه از روی شرف لؤلؤی لالا آمده
نظم من در خورد جاهت کی بود با آنکه هست
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۹
جا بکوی یار ده ما را بجنّت جا مده
قسمت ما را بما امروز ده فردا مده
ای دل سرگشته روزت را سیه خواهند کرد
همچو زلف تیره خود را پر بخوبان وامده
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه
آن یکی عینش سوی جمع آمده
وان دگر عینش سوی فرح آمده
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۱۵ - در مدح و منقبت امیرمؤمنان علی علیه السلام
رطل و جام ده هی به کام ده
هی به روز ده هی به شام ده
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۱۷- آیه ۲۴۵
خاصه گر گوید که بر من وام ده
در عوض، میخانه گیر این جام ده
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳ - در ستایش پرنس ارفع الدوله
امروز جانرا با طرب هنگام پیوند آمده
دل در نشاط آماده شد لب در شکر خنده آمده
سردار دانایان زره با تاب مهر روی مه
در موکب مسعود شه فیروز و خرسند آمده
آن طالب نام نکو و آن پرنس صلح جو
[...]
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۲ - در معنی اینکه جمعیت حقیقی از محکم گرفتن نصب العین ملیه است و نصب العین امت محمدیه حفظ و نشر توحید است
نکته سنجان را صلای عام ده
از علوم امئی پیغام ده