گنجور

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

جهان را به خوبی من آراستم

چنان است گیتی کجا خواستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۳

 

ز بهر شما از پدر خواستم

سخنهای بایسته آراستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۳

 

هم ایدر من این لشکر آراستم

بسی سروری و مهی خواستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۰

 

بدین چاره جستن ترا خواستم

چو دیر آمدی تندی آراستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۷

 

به گنج و درم چاره آراستم

کنون شد بران سان که من خواستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۰

 

ز یزدان همی آرزو خواستم

که اکنون بتو دل بیاراستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۲

 

بخندید و گفت اینک آراستم

بدانگه که از خواب برخاستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۸

 

که از تو نبید کهن خواستم

زبان را به خواهش بیاراستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸

 

چرا من بتو دل بیاراستم

ز گیتی تو را نیکویی خواستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰

 

که من بیژن گیو را خواستم

همه شب همی جنگش آراستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۸

 

من اکنون چو کین پدر خواستم

جهانی به خوبی بیاراستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۹

 

ز دشمن چو کین پدر خواستم

به داد و به دین گیتی آراستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۵

 

کنون من چو کین پدر خواستم

جهان را به پیروزی آراستم

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر

 

که من از پی کین او خاستم

به کینش زبان را بیاراستم

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را

 

چو رفت او بجایش ترا خواستم

شهی دادمت کارت آراستم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۲

 

دگر گفت کز چین چو برخاستم

بر شهریار آمدن خواستم

اسدی توسی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۷ - نامه فرستادن زال زر به نزدیک ارجاسپ گوید

 

من امروز گز خواب برخاستم

ز یزدان دادار این خواستم

عثمان مختاری
 
 
۱
۲
۳
۵