نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۸ - برگرفتن بهرام تاج را از میان دو شیر
از عرب تا عجم سوار شدند
سوی شیران کارزار شدند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار
خاصگانی که اهل کار شدند
شاه جویان درون غار شدند
عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۲۸
خلقی که درین جهان پدیدار شدند
در خانه به عاقبت گرفتار شدند
چندین غم خود مخور که همچون من و تو
بسیار درآمدند و بسیار شدند
عطار » وصلت نامه » بخش ۶۲ - و له ایضاً
خلقی که در این جهان پدیدار شدند
در خاک به عاقبت گرفتار شدند
چندین غم خود مخور که همچون من و تو
بسیار درآمدند و بسیار شدند
نجمالدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب پنجم » فصل دوم
تاچون نمرود مایهدار شدند
همه فرعون روزگار شدند
نجمالدین رازی » مجموعهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۳۳
تا چو نمرود مایه دار شدند
همه فرعون روزگار شدند
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۴
عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
زیرکان از پی سرمایه به بازار شدند
عاشقان را چو همه پیشه و بازار توی
عاشقان از جز بازار تو بیزار شدند
سفها سوی مجالس گرو فرج و گلو
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۸
عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
همه از نرگس مخمور تو خمار شدند
دست و پاشان تو شکستی چو نه پا ماند و نه دست
پر گشادند و همه جعفر طیار شدند
اهل دینار کجا امت دیدار کجا
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۶۵ - در بیان آنکه هر سخن اگرچه مضحکه است و بیحاصل، چون آنرا ولی خدا فرماید گفتن جد محض شود و آن سخن بیفایده پر فایده گردد. و در تقریر آنکه خدای تعالی با پیغمبر فرمود که امت تو از همه امتها بهترند و عنایت در حق ایشان از هرچه بیشتر است از آنکه پیشنیان را به سبب انکارشان هلاک کردم بعضی را به طوفان بعضی را به باد و بعضی را به خسف تا امت تو این همه را بشنوند و ادب گیرند و آنچنان انکار نیارند امت مرحومه از این وجهاند.
باقیان هم بزرگوار شدند
همه در عشق کامگار شدند
اوحدی » جام جم » بخش ۳۰ - در خواص نفس قدسی و دلایل حرکات و علامات اجزای بدن
زین میان زود بر کنار شدند
گنجوش سوی کنج غار شدند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۰۸ - در بیان آنکه ارباب عزلت و اصحاب خلوت بر سه طبقه اند طبقه اول آنکه نیت ایشان در عزلت و خلوت اجتناب از شر انام و اتقا از ضر خواص و عوام باشد
هر دو با یکدگر چو یار شدند
جاودان خوار و خاکسار شدند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۵ - عزیمت کردن معتمر و عیینه به جانب مسجد احزاب در طلب ریا
با عیینه سخن گزار شدند
قصه پرداز آن نگار شدند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۶ - برخاستن معتمر به چاره سازی عیینه و وی را به مجلس انصار بردن و همراه ایشان از برای خواستگاری ریا پیش پدر وی رفتن
بر نجیب اشتران سوار شدند
متوجه بدان دیار شدند
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۰۶
تا تو بی پرده شدی لاله رخان خوار شدند
همه گلهای چمن در پس دیوار شدند
ای بسا خیره نگاهان که به یک چشم زدن
چون شرر محو در آن شعله دیدار شدند
پرده بردار که از شوق تماشای رخت
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه
آخر کار شرمسار شدند
در بر دوست بی وقار شدند
صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۸
افسوس که اولاد علی زار شدند
در چنگ یزید دون گرفتار شدند
در کوفه و شام عترت پیغمبر
سرگرد سر کوچه و بازار شدند
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - معجزه حضرت موسی بن جعفر (ع)
شیعیان زین غم عظمی چو خبردار شدند
همه با هم پیدفن تن او یار شدند
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۴ - مغلوب شدن خالد بن ولید
چو بر سر پدر خویش رهسپار شدند
به درد بیپدری هر دو تن دچار شدند