گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۱ - ستایش سیف الدوله محمود

 

خویشتن را سوار باید کرد

بر سخن کامگار باید کرد

طبع خود را به لفظ و معنی بر

تازه چون نوبهار باید کرد

مدحت شهریار باید گفت

[...]

مسعود سعد سلمان
 

امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴

 

مرا گذر به‌سوی کوی یار باید کرد

زدیده بر سرکویش نثار باید کرد

چو در فتاد به‌دام آن نگار سیم اندام

سه بوسه از دو لب او شکار باید کرد

چو وصل بر سر کوی استوار خواهد شد

[...]

امیر معزی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۷ - چه باید کرد

 

مرا کر بدر . . . ن یار باید کرد

بزخم خرزه، در . . . ن فکار باید کرد

اگر بدانم کو را دو . . . یه باشد و بس

ز روی شفقت، . . . یه چار باید کرد

وگر درم دهم و بی درم جمع ندهد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲

 

پشت بر روزگار باید کرد

روی در روی یار باید کرد

چون ز رخسار پرده برگیرد

در دمش جان نثار باید کرد

پیش شمع رخش چو پروانه

[...]

عراقی
 

مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰

 

اگر شکایتم از هجر یار باید کرد

نه یک شکایت و ده صد هزار باید کرد

وگر نثار ره وصلش اختیار کنم

نه در اشک که جانها نثار باید کرد

گرش درست بود وعده وصال چه باک

[...]

مجد همگر
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

سحرگهان سوی بستان گذار باید کرد

تفرّجی به جهان در بهار باید کرد

نظر به قدرت بیچون وی چگونه به جان

به چشم هوش در این لاله زار باید کرد

که گل ز خار برآورد و لاله را از خاک

[...]

جهان ملک خاتون
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷۵

 

رسید موسم گل ترک کار باید کرد

نظاره گل روی بهار باید کرد

شکوفه وار اگر خرده زری داری

نکرده سکه نثار بهار باید کرد

اگر ضرور شود صید بهر دفع ملال

[...]

صائب تبریزی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴

 

روی در روی یار باید کرد

پشت بر کار و بار باید کرد

خوندل را زدیده باید ریخت

دل و جانرا نثار باید کرد

عشق هوش است و عقل سرپوشی

[...]

فیض کاشانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - نکوهش بیطرفی ایران

 

می ندانم چکار باید کرد؟

چه علاج اختیار باید کرد؟

ادیب الممالک