سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۴ - التمثّل فی صفةالانسان
باش تا بیخ تو به آب رسد
ماه خیمهات به آفتاب رسد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
باده میخور که خود کباب رسد
ماه می بین که آفتاب رسد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
تا دگر تشنه چون به تاب رسد
زآبِ نوشین او به آب رسد
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة » الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان » شمارهٔ ۲۶
اشکم ز دو دیده تا به دریا برسد
این نالهٔ من تا به ثریّا برسد
این گریه به خنده گردد و سوز به سور
گر بار دگر عروهٔ وثقی برسد
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۲ - شکر کردن موسی خدا را که دعاش قبول گشت و خضر را علیه السلام دریافت
تا عوض از حق ت ثواب رسد
اجر بیحد و بیحساب رسد
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶۱
شبی گر آن پسر نازنین به ما برسد
بود امید که بر درد ما دوا برسد
چه گویمش که بلایی ست او به نیکویی
چنان بلای دل، ای کاشکی به ما برسد
رود کرشمه کنان در ره و هزار چو من
[...]
عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶ - ایضا در مدح همو
ای جوانبخت وزیری که کند افسر سر
خاک پایت چو بدین گنبد خضرا برسد
جان هر خسته ز لطف تو دوا کسب کند
دل هرکس ز عطایت به تمنی برسد
ملک را چون تو عمیدی چو خدا روزی کرد
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۴
جام می گر به دست ما برسد
پادشاهی به این گدا برسد
لب جام شراب اگر بوسم
خوش نوائی به بینوا برسد
دُردی درد دل اگر نوشم
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۱۷
کوهکن کیست به گرد من شیدا برسد؟
جنبش قاف محال است به عنقا برسد
جگر تشنه صحرای علایق ترسم
سیل ما را نگذارد که به دریا برسد
عالمی همچو صدف چشم و دهن وا کرده است
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۵
دگر تظلم ما عاجزانکجا برسد
بس است نالهٔ ماگر بهگوش ما برسد
به خاک منتظرانت بهارکاشتهاند
بیا ز چشم دهیم آب تا حنا برسد
کسی به می نکند چارهٔ خمار وفا
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۲
کاش خضری به من بادیه پیما برسد
که سراغ حرمم تا در ترسا برسد
دل و دین را چه کنم عرضه به جولانگه تو؟
مشکل این جنس فرومایه به یغما برسد
ناله تا کی شکند، در جگر خویش سپند؟
[...]
صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - قصیده در مدح مظهر العجایب حضرت امیرالمومنین(ع)
خوش آن مریض که بر دردوی دوا برسد
به دولت ابد از قرب کبریا برسد
کسی که طالب قرب خدا بود به خدا
مگر ز دوستی شاه اولیا برسد
معین دین پیمبر کش از احد باحد
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - در مدح ولیالله اعظم امیرالمؤمنین علی «علیهالسلام»
ز جلوه مهر سماکی به بوتراب رسد
چگونه ذره تواند به آفتاب رسد
ولی نعمت ما خاکیان علیست که فیض
بزادگان تراب از ابوتراب رسد
مجوی کام دل خویش را ز غیر علی
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۲ - قطعه
خون که افسرد چه نفعش ز عناب رسد
تشنه چو نمرد چه حاصل که بدو آبرسد
موقعیت مده از دست که سودی ندهد
نوش دارو که پس از مرک بسهراب رسد