گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند

 

نوبهار آمد کز او گیتی جوان گردد همی

روی هامون همچو روی نیکوان گردد همی

تا پدید آمد نشان لاله و شمشاد و گل

آبی و نارنگ و نرگس بی نشان گردد همی

لاله رنگین ز هر جائی پدید آید همی

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در مدح ابوالحسن علی لشگری

 

باد نوروزی زمین را جامه از دیبا کند

تارش از یاقوت سازد پودش از مینا کند

گلستان را چون یکی بیجاده گون پیدا کند

مرغ دستان سازد ابر شاخ گل شیدا کند

ابر آزاری ز دریا روی در صحرا کند

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مدح شاه ابوالخلیل جعفر

 

تا چمن را آسمان با سیب و آبی جفت کرد

بوستان را روزگار از لاله و گل کرد فرد

شاخ چون مینا میان باغ شد چون کهربا

آب چون صندل میان جوی شد چون لاجورد

شب فزود و کاست روز و به نگون و سیب زرد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح شاه ابوالخلیل جعفر

 

یافت زی دریا دگر بار ابر گوهر بار بار

باغ و بستان یافت دیگر ز ابر گوهر بار بار

چونکه از باریدنش هر دم زمین خرم شود

بر زمین گوهر ز چشم خویش گوهر بار بار

هرکجا گلزار بود اندر جهان گلزار شد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن

 

آن دلبری که خوبی بسیار یار اوست

دردا که در دلم همه پیکار کار اوست

گرد سرای وصل نگشته است یک نفس

پیش در فراق بصد بار بار اوست

در نار هجر روی چو آبی شدم از آنک

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - در مدح یمین الدین محمد

 

باغ و بستان را بسعی ابر کرد آباد باد

صد هزاران آفرین حق بر ابر و باد باد

بوستان چون لعبت نوشاد گشت از خرمی

بلبل ناشاد شد زان لعبت نوشاد شاد

عاشقان را از وصال دلبران جان فزای

[...]

قطران تبریزی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح خواجه رشیدالدین

 

نوبهاری عروس کردارست

سرو بالا و لاله رخسارست

باغ پر پیکران کشمیرست

راغ پر لعبتان فرخارست

کسوت این ز دیبه روم است

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۲ - هم در مدح او

 

نه چو تو در زمانه ناموری

نه چو نام تو در جهان سمری

عزم تو کف حزم را تیغی است

حزم تو روی عزم را سپری

نه چو کین تو ظلم را زهری

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح ملک ارسلان

 

گشتند با نشاط همه دوستان گل

بس نادر آمد ای عجبی داستان گل

بی ابر گل نخندد و بی باد نشکفد

ابرست و باد گویی جان و روان گل

گل عاشق شه است و چو دیدار او بدید

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۴ - مرثیه برای رشیدالدین

 

پرده از روی صفه برگیرید

نوحه زار زار در گیرید

تن به تیمار و اندهان بدهید

دل ز شادی و لهو برگیرید

هر زمان نوحه نو آغازید

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۵ - در ستایش بهرامشاه

 

شد پرنگار ساحت باغ ای نگار من

در نوبهار می بده ای نوبهار من

من در خمار هجر تو نابوده مست وصل

تو می کنی بلب بتر از می خمار من

شد باغ لاله زار و گر نیز کم شود

[...]

مسعود سعد سلمان
 

امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

شادیم و کامکار که شادست و کامکار

میر بزرگوار به عید بزرگوار

پیرایه ی مفاخر میران مملکت

فخری که ملک را ز نظام است یادگار

فتح و ظفر ز کنیت و نامش طلب‌ که هست

[...]

امیر معزی
 

امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

به من بگذشت ناگاهی جهان افروز دل خواهی

قدش نازنده چون سروی رخش تابنده چون ماهی

ز قیرش بر سمن دامی ز مشکش پرشکر مهری

زسحرش در مژه تیغی ز سیمش در زنخ چاهی

بدو گفتم نگارینا زمانی مگذر از پیشم

[...]

امیر معزی
 

امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۳

 

گر چون تو به ترکستان ای بت پسرستی

هر روز به ترکستان عید دگرستی

ور در خُتن وکاشغرستی چو تو یک بت

محراب همه کس ختن و کاشغرستی

چون دو رخ تو گر قمرستی به فلک بر

[...]

امیر معزی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند موشح در مدح خواجه امام محمد بن محمد

 

آتش عشق بتی برد آبروی دین ما

سجدهٔ سوداییان برداشت از آیین ما

لن ترانی نقش کرد از نار بر اطراف روی

لاابالی داغ کرد از کبر بر تمکین ما

شربت عشقش هنی کردست بر ما عیش تلخ

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

گرچه شاخ میوه دار آرایش بستان شود

هم دی اصل چشم زخم ملک تابستان شود

از کمال هیچ چیزی نیست شادی عقل را

زان که کامل بهر آن شد چیز تا نقصان شود

شاخها از میوه‌ها گر گشت چون بی زه کمان

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب بند در مدح مکین‌الدین

 

ای سنایی بگذر از جان در پناه تن مباش

چون فرشته یار داری جفت اهریمن مباش

همچو شانه بستهٔ هر تارهٔ مویی مشو

همچو آیینه درون تاری برون روشن مباش

هر زمان از قیل و قال هر کسی از جا مشو

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

ای دل ار جانانت باید منزل اندر جان مکن

دیده در گبری مدار و تکیه بر ایمان مکن

ور ز رعنایی هنوز از جای رایت آگهیست

جای این مردان مگیر و رای این میدان مکن

گرت باید تا بمانی در صفات خود ممان

[...]

سنایی
 

وطواط » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در مدح ملک اتسز

 

ای دو چشم تو بغمزه عالمی بر هم زده

آتش اندر دین و عقل دودهٔ آدم زده

صد هزاران جان فزون از بهر نقش روی تو

بر بساط عشق تو عشاق عالم کم زده

در شب تیره فروغ چهرهٔ چون روز تو

[...]

وطواط
 

وطواط » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - نیز در مدح ملک اتسز گوید

 

ملک بهار گشت مقرر بنام گل

ناکام شد ولایت بستان بکام گل

بلبل خطیب وار بر اطراف شاخها

بر خواند خطبهٔ ملکانه بنام گل

از دام گل گرفت حذر زاغ حیله گر

[...]

وطواط
 
 
۱
۲
۳
۲۳