گنجور

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۳ - دیبدین روز

 

دیبدین است و دین مرد خرد

آن شناسم که لعل باده خورد

باز دارد خرد تو را ز نبید

مشنو اندر نبید پند خرد

ای شگفتی نبید خواره همی

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۴ - دین روز

 

دین روز ای روی تو آگفت دین

می خور و شادی کن و خرم نشین

با می و می خوردن دین را چه کار

می خور و می نوش و قوی دار دین

هر گنهی کز می حاصل شود

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۵ - اردروز

 

ارد روزست فرخ و میمون

با همه لهو و خرمی مقرون

ای دلارای یار گلگون رخ

خیز و پیش آر باده گلگون

تا به یاد خدایگان زمین

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۶ - اشتاد روز

 

اشتاد روز و تازه ز گل بوستان

ای دوست می ستان ز کف دوستان

در بوستان نشین و می لعل نوش

زیرا که سبز گشت همه بوستان

بر کام کامگاریم امروز ما

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۷ - آسمان روز

 

آسمان روز ای چو ماه آسمان

باده نوش و دار دل را شادمان

جان ز باده شاد کن زیرا که عقل

باده را بیند همی شادی جان

هر زمان باده خور ای تازه چو گل

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۸ - رامیاد روز

 

چون روز رامیاد نیاری ز می تو یاد

زیرا که خوشتر آید می روز رامیاد

خاصه به یاد شاه ملک ارسلان که چرخ

هرگز نداشتست چو او هیچ شاه یاد

آن آسمان دولت و آن آفتاب ملک

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۹ - مار اسپند روز

 

ای دلارام روز مار اسپند

دست بی جام لعل می مپسند

خرمی در جهان خرم بین

شادمانی کن و بناز بخند

ز آنکه عدل خدایگان جهان

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۳۰ - انیران روز

 

انیران ز پیران شنیدم چنان

که می خورد باید به رطل گران

بیارای نگار آن می مشکبوی

کزو نافه مشک یابی دهان

دل اندر کم و بیش گیتی مبند

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » روزهای هفته » شمارهٔ ۱ - یک شنبه

 

یک شنبه است و دارد نسبت به آفتاب

بر روی آفتاب به من ده شراب ناب

ای آفتاب روی بده باده ای که آن

در روشنی حکایت گوید ز آفتاب

بر یاد خسروی که چو می یاد او خورم

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » روزهای هفته » شمارهٔ ۲ - دوشنبه

 

دوشنبه که دارد مزاج ماه ای ماه

چو ماه مجلس بفروز و جام باده بخواه

چرا نخواهم باده چرا نجویم فخر

که شادمانه ام از عز ملک شاهنشاه

ابوالملوک ملک ارسلان بن مسعود

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » روزهای هفته » شمارهٔ ۳ - سه شنبه

 

سه شنبه به مریخ دارد نسب

چرا باده ندهی مرا ای عجب

بده باده لعل مریخ رنگ

که مانند مریخ تابد به شب

شود مر مرا باده تلخ نوش

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » روزهای هفته » شمارهٔ ۴ - چهارشنبه

 

چهارشنبه بتا نوبت عطارد راست

نشاط باید کرد و نبید باید خواست

بتا عطارد جادو و چشم تو جادو

ازین دو جادوگر مظلمت کنیم رواست

به پیش شاه ملک ارسلان بن مسعود

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » روزهای هفته » شمارهٔ ۵ - پنجشنبه

 

باشد ابروی و موی و خوی تو خوب

پنجشنبه به مشتری منسوب

باده در ده که عمر بی باده

نیست نزدیک بخردان محسوب

خاصه بر یاد آنکه کرد خدای

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » روزهای هفته » شمارهٔ ۶ - جمعه

 

آدینه مزاج زهره دارد

چون آمد لهو و شادی آرد

ای زهره جمال باده درده

کامروزم باده به گوارد

بر یاد خدایگان عالم

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » روزهای هفته » شمارهٔ ۷ - شنبه

 

زحل والی شنبه است ای نگار

مرا این چنین روز بی می مدار

زحل تیره رأیست و تاریک جرم

تو خیز و می لعل روشن بیار

که امروز گیتی همه روشن است

[...]

مسعود سعد سلمان
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » هجویات » شمارهٔ ۱

 

گوئی که گر بخواهم یک دانه شعر سازم

کز شاخهای نظمش نقش ترنج روید

هیهات گر بخواهی کز گه ترنج سازی

در دل شکن که آن را جز تو کسی نبوید

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » هجویات » شمارهٔ ۲

 

مرا گوئی که تو خصم حقیری

تو هم مرد دبیری نه امیری

مسلمان وار پندت داد خواهم

تو خود پند مسلمان کی پذیری

فراوانت پلنگانند خصمان

[...]

ابوالفرج رونی
 

غزالی » کیمیای سعادت » ارکان معاملت مسلمانی » رکن دوم - رکن معاملات » بخش ۶۸ - فصل (سماع در کجا حرام بود)

 

گفتم بشمارم سر یک حلقه زلفش

تابو که به تفصیل سر جمله بر آرم

خندید به من بر سر زلفینک مشگین

یک پیچ بپیچید و غلط کرد شمارم

غزالی
 
 
۱
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۷۷۰