ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد دهم » بخش ۴ - تسلط اشرار
چنین بماند شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
بتیغ شاه نگر نامه گذشته مخوان
که راست گویتر از نامه تیغ او بسیار
ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۱۰۰ - پایان سفر
رنج و عنای جهان اگر چه دراز است
با بد و با نیک بی گمان به سرآید
چرخ مسافر ز بهر ماست شب و روز
هر چه یکی رفت بر اثر دگر آید
ما سفر برگذشتنی گذرانیم
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۲ - فصل اندر ذکر سبب تصنیف این کتاب و نام او
فخر دانا بدا نش و ادبست
فخر نادان بجامه و سلبست
ادب (و) دانش از ادیب اکنون
خوار، ور چند مرد با ادبست
ناکسان پیشگاه و کامروا
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۸ - اندر قول ارسططا لیس
سخن چرا که چهار است: امر وباز ندا
سدیگرش خبرست و چهارم استخبار؟
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۹ - اندر هیئت و خاصه و رسم و حد
زحال هیئت وز خاصه و ز رسم وز حد
خبر چه داری و چه شنیده ای؟ بگوی و بیار
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۰ - اندر تعریف «من»
همه جهان خود را با «منی» مضاف کنند
ابر چه او فتد این «من»؟ بگوی وریش مخار
تنست یا جان یا عقل یا روان که «من» است
و یا چو خلط شده اسب بود (و) مرد سوار؟
غلط شمرد کسی کو چنین گمانی برد
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۰ - اندر تعریف «من»
گر بشد از من منال و مال (و) ولایت
جود (و) شجاعت نشد، نه فضل و کفایت
شکر خداوند را که مایه بجایست
سود کنم، گر کند خدای عنایت
بدهد روزیم اگر ولایت ندهد
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۱ - اندر جسد و نفس و عقل
(چرا چو تن زغذا پر شود نگنجد نیز
الم رسدش گر فزون کنی تو از مقدار؟
و گوهری دگر اینجا که پر نگردد هیچ
نه از نبی و نه از بینش و نه از ا شعار.
چه چیز آن (و) چه چیز این واز پی چه چنین؟
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۲ - اندر هفت نور
و هفت نور بتابد چنانک هر یک را
ازو پذیرد باندازه لطافت نار.
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۳ - اندر دهر و حق و سرور و حیات روزگذار و کمال و غیبت
نخست دهر، چه چیز است دهر و حق و سرور
و باز برهان آنکه حیات روز گذار؟
کمال و غیبت، وین از همه شریفتر است
که چاره باشد آنجا کجا نیاید چار.
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۴ - اندر طبیعت کلی
اگر طبیعت کلی با ولیت حال
مرا بگوئی، دانم که هستی از ابرار
مثالش وصفتش هر دو بازگوی مرا
که دوستتر سوی من صد ره این زموسیقار
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۵ - اندر فرشته و پری و دیو
فرشته و پری و دیو را بدانستم
که هست و نیز بباید بهست بر، تکرار
زما و کیف بگوی و برسم برهان گوی
گر آمدست برون این سخنت از استار.
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۶ - اندر شرح (یکی)
یکی کدام که بسیاریاندرو موجود؟
یکی بمحض چرا گفت خالق جبار؟
یکی که نه تضعیفش روا و نه تنصیف
فزون نگیرد و نقصانیی ز روی شمار
باضطراب و بتقریب یک نه بر تحقیق،
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۷ - اندر جنس و نوع
کدام جنس نه نوع و کدام نوع نه جنس؟
کدام جنس یکی بار و نوع دیگر بار؟
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۸ - اندر سعد و نحس واندر امروز و دی و فردا
چه بود عالم وقتی همه سعادت بود
و هر دو نحس فرو نیستاده بود از کار؟
کنون جهان همه نحس است و هر دو سعد بجای
همان طلوع و غروب و همان مسیر و مدار،
و باز فردا چون، دی بود چنین خبر است
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۹ - اندر بعض خواص جمادات و حیوانات و امکنه
شکستن سرب الماس و سنگ و آهن کس
چه علت است مر این هر دو را چنین کردار؟
و دفع کردن یاقوت مر وبا را چیست؟
زمرد از چه همی برکند دو دیده مار؟
پلنگ اگر بگزد مرد را، زبهر چه موش
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۹ - اندر بعض خواص جمادات و حیوانات و امکنه
ای کهن گشته در سرای غرور
خورده بسیار سالیان و شهور!
که شناسد که چیست از عالم
غرض کردگار فرد غفور؟
چو زمین بر شکستگیست، چرا
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۹ - اندر بعض خواص جمادات و حیوانات و امکنه
اگر دو دیده افعی بهخاصیت بکند
بدانگهی که زمرد بدو برند فراز،
من این ندیدم و دیدم که میر دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز.
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۲۰ - اندر نطق و کلام و قول
میان نطق و میان کلام و قول چه فرق؟
که پارسی یکی و معنیاندرو بسیار
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۲۱ - اندر ازل و دیمومت و خلود و ابد
ازل همیشه و دیمومت و خلود و ابد
میان هر یک چون فرق کرد زیرک سار؟