سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - ایضا در مدح خان مشارالیه
نماز شام که خورشید ازین سرای سرور
گرفت راه سفر همچو عاشقان به ضرور
هلال عید ز اوج افق نمایان شد
نمود گوشه ی ابرو تجلی از سر طور
شکسته رنگ و ضعیف از جدایی خورشید
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - تعریف قصر خان مذکور و ستایش او
نشود خاک تا به روز شمار
همچو خورشید، پنجه ی معمار
که عجب رونقی به عالم داد
زین همایون بنای فیض آثار
کرده برگ شکوفه ی باغش
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - ایضا در مدح خان مذکور
رسید کوکبه ی موکب همایون فال
سعادت دو جهانش چو سایه در دنبال
چه موکبی، که چو خیل ستاره نزدیک است
که آسمان به رهش چون زمین شود پامال
ز فوج کشتی لشکر، فضای لجه ی گنگ
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - ایضا در مدح خان مذکور
رسید موسم نوروز و شد جهان خرم
بهار در چمن از سرو برفراخت علم
نشست نامیه بر تخت خسروی در باغ
شکوفه بر سر او می کند نثار، درم
عروس باغ برآراست خویش را کز رشک
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - ایضا در مدح خان مزبور
به راه عشق بود نسخه ی پریشانی
مرا ز نقش قدم تا به نقش پیشانی
چو آینه همه عمرم به یک نگاه گذشت
کسی مباد چو من در طلسم حیرانی
چو رهزنی که به دنبال کاروان افتد
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در ستایش یوسف خان
ازان چو لاله نجنبم ز جا درین گلشن
که رفته بخت سیاهم به خواب در دامن
نصیب چاک دلم نیست بخیه ای هرگز
به کشت ما نرسد آب چشمه ی سوزن
ز بس ملالف درین بوستان سری دارم
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - ایضا در مدح یوسف خان
تا به کی باشم از پریشانی
چون نگه، پایمال حیرانی
چند چون زلف دلبران پیچد
نفسم در گلو ز پیچانی
کیستم من به تنگنای جهان
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - در مدح شاه صفی
ما درین کهنه دیر دیر اساس
خشت ویرانه ایم و نقش پلاس
می زند روز و شب به خرمن ما
تیغ دهقان برای برق از داس
وای بر جان صید خسته ی ما
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در وصف کعبه و تخلص به مدح امیرالمؤمنین علی (ع)
ای سواد عنبرین فامت سویدای زمین
مغز خاک از نهکت مشکین لباست خوشه چین
موجه ای از ریگ صحرایت صراط المستقیم
رشته ای از تار و پود جامه ات حبل المتین
غنچه پژمرده ای از لاله زارت شمع طور
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - در تعمیر تربت پاک امیرالمؤمنین علی (ع) و آوردن نهری از فرات به نجف به فرمان شاه صفی
منت خدای را که به توفیق کردگار
از ناف کعبه چشمه زمزم شد آشکار
چون کاروان حاج، خروشان و کف زنان
آمد به خاکبوس نجف آب خوشگوار
دریای رحمت ازلی جوش فیض زد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح حضرت رضا(ع)
این حریم کیست کز جوش ملایک روزبار
نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار
کیست یارب شمع این فانوس کز نظاره اش
آب می گردد به گرد دیده ها پروانه وار
این شبستان خوابگاه کیست کز موج صفا
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - در مدح حضرت رضا(ع)
عقل ضعیف خویش نگه دار از شراب
در زیر بال موج منه بیضه حجاب
تا از سهیل عقل توان سرخ روی بود
رنگین مساز چهره به گلگونه شراب
تخم افکن شرار شود پنبه زار مغز
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در مدح شاه صفی
نشست گل به سریر چمن سلیمان وار
گشود چون پریان بال، ابر گوهربار
شکوه از افق شاخ همچو صبح دمید
شفق نگار شد از لاله دامن کهسار
زمین ز تربیت ابر یوسفستان شد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در مدح شاه صفی
ای روی چون بهشت ترا کوثر آینه
رخسار آتشین ترا مجمر آینه
در جلوه گاه حسن تو چون پرده های چشم
افتاده است بر سر یکدیگر آینه
آیینه سیر چشم ز نقش مراد شد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مرثیه شاه صفی
پادشاهی و جوانی سد راه او نشد
کرد چون ادهم ز ملک عالم فانی کنار
در خور اقبال روزافزون خود جایی نیافت
بال بر هم زد برون رفت از جهان بی مدار
در محرم کرد عزم قندهار و در صفر
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در مدح شاه عباس دوم
ای زمان دلگشایت نوبهار روزگار
صبح نوروز از جبین بخت سبزت آشکار
طینت پاک تو از خاک شریف بوتراب
گوهر تیغ تو از صلب متین ذوالفقار
صولت شیر خدا از بازوی اقبال تو
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - در مدح شاه عباس دوم
هزار شکر که گوهر فروز جاه و جلال
به خانه شرف آمد به دولت و اقبال
ز درد سال غباری که داشت جام سپهر
به صاف کرد مبدل محول الاحوال
چو زلف رو به درازی نهاد روز نشاط
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - در مدح شاه عباس دوم و تهنیت ورود او به اصفهان
منت ایزد را که با اقبال و دولت همعنان
روی در برج شرف آورد خورشید جهان
سایه حق بر سر اهل صفاهان سایه کرد
نوبهار لطف ایزد کرد عالم را جوان
آفتاب دولت بیدار از مشرق دمید
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - در مدح شاه عباس دوم و تاریخ اتمام بنای تالار عالی قاپو
منت ایزد را که از لطف خدای مستعان
عالم افسرده شد از باد نوروزی جوان
روی در برج شرف آورد خورشید منیر
حوت از بهر بشارت گشت سر تا پا زبان
یونس خورشید تابان آمد از ماهی برون
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در فتح قندهار و مدح شاه عباس دوم
صبح ظفر ز مطلع دولت شد آشکار
طی شد بساط ظلمت ازین نیلگون حصار
تشریف نور داد به ذرات کاینات
چون آفتاب اختر اقبال شهریار
شد مشتری ز اوج سعادت جهان فروز
[...]