گنجور

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۲ - ایضا من جمله اشعاره فی مدح میر محمدامین خان ترکمان گفته

 

داده فزون از فلک زیب زمان و زمین

مایهٔ امن و امان میر محمد امین

آن که چو شاهنشهان آمده صاحبقران

وانکه چو فرماندهان آمده شوکت قرین

بارگه رفعتش کرد قضا چون بنا

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۳ - در مدح شاه سلطان محمدبن شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه

 

یارب از عزالهی قرنها دارد نگاه

جای شاهان جهان سلطان محمد پادشاه

صاحب عادل دل دین پرور دارا سپه

مالک دریا کف فرمان ده عالم پناه

حامی شرع معلی ملجاء دین نبی

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۴ - وله ایضا

 

به صبر یافت نهال امید نشو و نمائی

فتاد پادشهی عاقبت به فکر گدائی

گدا به خسروی افتاد کز حمایت طالع

فکند ظل همایون برو بزرگ همائی

سری که بود ز پستی گران رسید به گردون

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۵ - فی مدح خواجه معین‌الدین احمد شهریاری

 

بر اشراف این عید و آن کامکاری

مبارک بود خاصه بر شهریاری

کزین گوهر افسر سر بلندی

مهین داور کشور نامداری

معین ملل کز ازل قسمتش زد

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۶ - وله ایضا من بدیع افکاره

 

درین ضعف آن قدر دارم ز بیماری گر انباری

که بر بومی که پهلو می‌نهم قبریست پنداری

ز بیماری چنان با خاک یکسانم که از خاکم

اجل هم برنمی‌دارد معاذالله ازین خواری

مرا حالیست زار ای دوستان ز انسان که دشمن هم

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۷ - ایضا فی مدیحه

 

بده داد طرب چون شد بلند از لطف ربانی

به نامت خطبهٔ دولت برایت رایت خانی

علم برکش چو استعداد فطری بی‌طلب دادت

مکین حکم و تاج سروری و چتر سلطانی

به عشرت کوش کز هر گوشه می‌بینم چو ماه نو

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۸ - در مدح مختارالدوله العلیه میرزامحمد کججی گفته

 

به شاه شه نشان تا باشد ارزانی جهانبانی

به آن دستور عالیشان وزارت باد ارزانی

وزارت با چه با شاهانه اقبالی که در دوران

مهم آصفی را بگذراند از سلیمانی

اگر این آصفی می‌بود این بر خیارا هم

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۹ - وله ایضا من بدایع افکاره

 

از آنم شکوه است از طول ایام پریشانی

که پایم کوته است از درگه نواب سلطانی

به تنگ آورده‌ام خاصان دیوان معلی را

من دیوانه از عرض حکایت‌های طولانی

به این امید کان افسانه‌ها چون بشنود سلطان

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۰ - وله ایضا فی مدح محمدخان ترکمان

 

بیا ای رسول از در مهربانی

به من یاری کن چون یاران جانی

چنان زین کن از سعی رخش عزیمت

که با باد صرصر کند همعنانی

چنان ره سر کن به سرعت که از تو

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۱ - ایضا فی مدح محمدخان ترکمان گفته شده

 

دوستان مژده که از موهبت سبحانی

می‌رسد رایت منصور محمد خانی

رایتی کرد سر علمش گردیده

همچو پروانهٔ جانباز مه نورانی

رایت رفعتش افکنده لباسی دربر

[...]

محتشم کاشانی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ سوم در ذکر وزرا » ۱۷۶- مقصود بیک

 

زنهار مجو یار که دل را بار است

آسوده کسی بود که او بی یار است

ورزانکه دل خویش بیاری بستی

از وی مگسل که بیوفایی عار است

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ چهارم در ذکر حضرات واجب التعظیم » ۲۶۰- مولانا قاسم علی قصه خوان

 

چو تویی نبوده هرگز بوفا و مهربانی

بتو هیچکس نماند تو بهیچ کس نمانی

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۳۲۵- مقصود عبدل

 

سر تسلیم نهادیم بپایی که مپرس

گفتم از یار بپرسم . سبب دوری چیست

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۶۶- مولانا مقصدی ساوجی

 

پا بوس سگان تو نگویی هوسم نیست

دارم هوس اما چکنم دسترسم نیست

خواهم که کسی حال مرا پیش تو گوید

اما چه کنم بی کسم و هیچکسم نیست

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ هفتم در ذکر سایر عوام » ۷۰۲- مولانا مقصود بنای تبریزی

 

منم قلندر و گوید قلندر از دیده

قصری که عکس شمسه آن مهر انور است

سام میرزا صفوی
 

میلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در مدح ابراهیم میرزای صفوی

 

به سینه تیری ازان غمزه خورده‌ام کاری

که برنیایدم از دل مگر به دشواری

ز بس که غمزهٔ او خوار و زار می‌کشدم

به عجز می‌طلبم هر دم از اجل یاری

اجل که شیوهٔ او بی‌گنه کشی‌ست، کند

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - در مدح ابراهیم میرزا

 

حسرتی نیست جز این در دلم از ناز و نعیم

که به پای تو نهم روی و کنم جان تسلیم

تا به کی در حرم کعبهٔ وصلت باشند

دیگران محرم و محروم من از طوف حریم

گرچه دورم ز حریم تو، خدا می‌داند

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح ابراهیم میرزا

 

عید آمد و صلای می خوشگوار داد

نوروز هم رسید و نوید بهار داد

عیدی چنان خجسته که از بس مبارکی

نوروز را به یمن قدوم اعتبار داد

نوروزی آن‌چنان به سعادت که عید را

[...]

میلی
 
 
۱
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۳۷۳