عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
از نیاز بندگی آن پادشاه
پیش مردی رفت از مردان راه
گفت پندی ده که رهبر باشدم
زین چنین صد ملک بهتر باشدم
گفت بنگر تا ترا ای شهریار
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
کاملی گفتست دانی مرد کیست
نیست مرد انک او تواند شاد زیست
مرد آن باشد که جانی شادمان
خوش تواند برد آزاد از جهان
ای درین چنبر همه تاب آمده
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
عیسی مریم بخواب افتاده بود
نیم خشتی زیر سر بنهاده بود
چون گشاد از خواب خوش عیسی نظر
دید ابلیس لعین را بر زبر
گفت ای ملعون چرا استادهٔ
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
کرد پیغامبر مگر روزی گذر
ناودانی گل همی در زد عمر
در گذشت ازوی نکرد او را سلام
از پسش حالی عمر برداشت گام
گفت آخر یا رسول اللّه چه بود
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل
بود شهری بس قوی اما خراب
پای تا سر شوره خورده زآفتاب
صد هزاران منظر و دیوار و در
اوفتاده سرنگون بر یکدگر
دید مجنونی مگر آن شهر را
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۱ - المقالة السابعة عشره
سالک آمد پیش آب پاک رو
گفت ای پاکیزهٔ چالاک رو
در جهان از تست یک یک هر چه هست
وز تو بگشاید بلاشک هرچه هست
هرکجا سر سبزئی آثار تست
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
احمد خضرویه گفت آن دیده ور
دیده ام خلق جهان را سر بسر
جمله بر یک آخورند از خاص و عام
جمله را یک قوت میبینم مدام
سائلی گفتش که ای شیخ کبار
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
دید روزی بوسعید دیده ور
مبرزی پرداخته در رهگذر
پس عصا در سینه زد آنجایگاه
همچنان میبود و میکرد آن نگاه
هرکه آن میدید انکاریش بود
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
خواجهٔ میرفت سر افراخته
بود در ره مبرزی پرداخته
بینی آنجا باستین محکم گرفت
دامن دراعه را در هم گرفت
بود مجنونی مگر در پیش راه
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
آن حکیمی در تفکر میگذشت
دید سرگین دان و گورستان بدشت
نعرهٔ زد گفت ای نظارگان
اینت نعمت اینت نعمت خوارگان
ای عجب با این چنین نفسی درون
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
شد بر فرعون ابلیس لعین
یک کف پر ریگ برداشت از زمین
پس نمود آن ریگ مروارید باز
بعد از آنش ریگ گردانید باز
گفت گیر این ریگ و گوهر کن تو نیز
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
بود درویشی یکی خانه تهی
دزد در شد یافت درویش آگهی
کرد بسیاری طلب تا هیچ هست
هیچ جز بادش نمیآمد بدست
کرد صد لاحول کار خویش را
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۱ - المقالة الثامنة عشر
سالک آمد پیش خاک بارکش
گفت ای افکندهٔ تیمارکش
هر کجا سریست در هر دو جهان
گر برون آری درون داری نهان
توخمیر دست قدرت بودهٔ
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
بود عبداللّه طاهر در شکار
باز میآمد بشهر آن نامدار
بود در راهش پلی جای نشست
پیر زالی از پس آن پل بجست
اسب عبداللّه سر بر زد ز راه
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
نصر احمد اندر ایام بهار
داشت عزم باغ و قصد سبزه زار
مطربان از پیش بفرستاده بود
همره ایشان سماع و باده بود
محتسب بود آن یکی الیاس نام
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
جاهلی میگفت احنف را متاب
گر یکی گوئی تو ده گویم جواب
احنفش گفتا تو گر گوئی دهم
من یکی باتو نگویم این بهم
خلق نبود این که تا یابی خبر
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
خانهٔ داشت ای عجب خالی جنید
دزد در شد مینیافت او هیچ صید
عاقبت پیراهنی یافت وببرد
روز دیگر را بدلالی سپرد
پیرهن را چون خریداری رسید
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
میشد ابراهیم ادهم در رهی
پیش اوآمد سواری ناگهی
گفت آبادانی ای رهرو کجاست
اوبگورستان اشارت کرد راست
شد سوار از قول اودر خشم سخت
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة عشره
سالک آمد پیش کوه گوهری
گفت ای مشغول گوهر پروری
ای مرصع کره از گوهر کمر
تیغ داری هم ز آهن هم ز زر
پای بر جائی نهٔ جائی بدست
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
طالبی مطلوب را گم کرده بود
روز و شب سر در جهان آورده بود
از غم جان وجهان بفریفته
در جهان میرفت جانی شیفته
پای از سر در طلب نشناخت او
[...]