جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۸ - شیخ شمس الدین تبریزی شیخ اوحدالدین کرمانی را قدس الله سرهما دید که در هنگامه های دمشق می گردید از وی پرسید که در چه کاری گفت آفتاب را در طشت آب می بینم گفت اگر بر قفا دمل نداری چرا بر آسمانش نمی بینی
ذات خورشید بر فلک طالع
تو به عکسی چرا شدی قانع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۱ - حیران شدن معتمر در آنکه آن زاری کننده که بود و پشیمان شدن که چرا دنبال آواز نرفت
اولش نور عشق را مطلع
وآخرش روز وصل را مقطع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۵۸ - مقاله نوزدهم در حسب حال خام طمعانی که از شعر شعر دامی بر ساخته اند و در دست و پای هر پخته و خامی انداخته
دور بود جوع طمع از شبع
گرسنه چشمند حروف طمع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۷ - چهره شاهد سخن به زیور خطاب آراستن و مهر ختم بر سعادت از خاتم نبوت خواستن
ای قمر طلعت مکی مطلع
مدنی مهد یمانی برقع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱ - حکایت عین القضات همدانی که از همه دانی موی می شکافت هر چند چون موی بر خود تافت تا به صحبت غزالی نشتافت سر رشته این کار نیافت
دید یک واجب ممکن برقع
نور او طالع و ممکن مطلع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۷ - عقد دهم در کشف سر ورع که کاسر سورت حرص و طمع است و کاشف ظلمت اهوا و بدع
گم شدی بر دلشان حرص و طمع
پرده دیدن اسرار ورع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۹ - داستان دختر بازغه نام از نسل عاد که به مال و جمال نظیر خود نداشت و غایبانه عاشق جمال یوسف شد و در آن آیینه جمال حقیقت دید و از مجاز به حقیقت رسید
به جای تاج از گوهر مرصع
قناعت کرد با فرسوده مقنع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۵ - در دست از دهن باز داشتن زنان مصر و زبان طعن بر زلیخا کشیدن و به تیغ غیرت عشق دست و زبان ایشان بریدن
ترنجی رنگ آن صفراء فاقع
پی صفراییان درمان نافع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۴ - در شرح حال زلیخا بعد از وفات عزیز مصر و استیلای محبت یوسف علیه السلام بر وی و ابتلای وی به محنت فراق
معطل گردن از طوق مرصع
معرا عارض از زربفت برقع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۹ - غلبه کردن محبت زلیخا بر یوسف علیه السلام و بنا کردن عبادتخانه از برای وی
چو خورشید حقیقت گشت طالع
نبودش پیش دیده هیچ مانع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
دلقت ز حریر و خز ملمع
طوقت ز زر و گهر مرصع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۹ - ملاقات کردن مجنون با لیلی در یکی از راهها و در انتظار مراجعت او در مقام حیرت ایستادن و شیان کردن مرغ بر سر وی
مویش چو بتان مشک برقع
از گوهر بیضه شد مرصع
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۱ - شبیخون بردن خسرو بر بهرام چوبین و ظفر یافتن خسرو بر او
ز بخت تیره و از نکس طالع
ز اوج خویش شد بهرام راجع
![سلیمی جرونی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jarooni.gif)
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۸ - قصه شکر اصفهانی
به بختت هر چه آن گردید طالع
کنندت باز با آن خیر راجع
![سلیمی جرونی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jarooni.gif)
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۵ - پاسخ دادن شیرین خسرو را
چو برق از ظلمت شب گشت لامع
به خوبی و سعادت گشت طالع
![سلیمی جرونی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jarooni.gif)
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷
هزاران آفرین بر صنع صانع
که کرد از نور وظلمت نور جامع
منم مجموعه ارض و سموات
که روح قدسیم اصل تبایع
میان چار عنصر آفتاب است
[...]
![کوهی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/koohi.gif)
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۹
چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع
شد از همه سو نور تجلی تولامع
خورشید صفت پرتو حسن تو عیانست
از کعبه و بتخانه و از دیر و صوامع
عکس رخت از پرده هر ذره نماید
[...]
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۵ - حکایت شیخ سری
این بگفت و شد نفس زو منقطع
شد حجاب تن ز روحش مرتفع
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۹ - حکایت زاهدی که به وقت بایزید در بسطام وحید التقوی بود
بود بس صاحب قبول و با تبع
در میان شهر شهره در ورع
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۳۰ - در بیان حقیقت قلب انسانی و جامعیت او و اشارت بدانکه در انفس، دل مظهر علم الهی است و به مثابۀ لوح محفوظ است که ما وسعنی ارضی و لاسمائی و لکن وسعنی قلب عبدی المومن النقی التقی وتفصیل سخن بایزید بسطامی که لو ان العرش و ماحواه الف الف مرة فی زاویه من زوایاء قلب العارف ما احسن بها و تنبیه بر آنکه دل مظهر حق است.
گاه مجرد می شود گه منطبع
گاه واصل می شود گه منقطع
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)