گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۲

 

ازان لشکر روم چندان بکشت

که یک دشت سر بود بی‌پای و پشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۳

 

هم‌اندر زمان نامه پاسخ نوشت

بگفت آنکجا رفته بد خوب و زشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر نکوکار » پادشاهی اردشیر نکوکار

 

چنان دان که خوردیم و بر ما گذشت

چو مردی همه رنج ما باد گشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور سوم » پادشاهی شاپور سوم

 

بدین گیتی او را بود نام زشت

بدان گیتی‌اندر نیابد بهشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام شاپور » پادشاهی بهرام شاپور

 

اگر زو شناسی همه خوب و زشت

بیابی به پاداش خرم بهشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۳

 

چو بهرام دید آن بیامد به دشت

چپ و راست پیچید و چندی بگشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۵

 

چو او گور و شیر دلاور بکشت

به ایوان خرامید تیغی به مشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱

 

به کوشش بجوییم خرم بهشت

خنک آنک جز تخم نیکی نکشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴

 

همی ز ایدر امشب نخواهد گذشت

سخن گفتن و رای بسیار گشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۵

 

ز سرگین و زربفت و دستار و خشت

بسی گفت با سفله مرد کنشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۶

 

بسی گوسفندان فربه بکشت

بیامد یکی جام زرین به مشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۷

 

وزان جای خرم بیامد به دشت

چو در سینهٔ مرد، می گرم گشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۸

 

بزد کفشگر جام می هفت و هشت

هم‌اندر زمان آتشش سخت گشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۹

 

درختی به هر جای هرکس بکشت

شد آن جای ویران چو خرم بهشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۱

 

یکی خانه‌ای کرده از پخته خشت

به ساروج کرده بسان بهشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۴

 

نگویی مرا کاین ددان ار که کشت

که او را خدای جهان باد پشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۴

 

کنیزک ببرد آبه دستان و تشت

ز دیدار مهمان همی خیره گشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

کنون سال من رفت بر سی و هشت

بسی روز بر شادمانی گذشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

کجا ناجوانمرد بود و درشت

چو سی و شش از شهریاران بکشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۷

 

یکی مرد بر گرد لشکر بگشت

که یک تن مباد اندرین پهن دشت

فردوسی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۳۷
sunny dark_mode