خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۰ - نامه نوشتن شدید به نزد عوج و آمدن عوج
خورم استخوانش بسان بره
نمایم به گردان دلیری سره
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۴ - آمدن عوج به میدان و جنگ کردن با قلواد
چو نوشاد و طنجه سوی میسره
ستاده به میدان گرگ و بره
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۶ - جنگ کردن سام با شدید و کشته شدن قهقهام
همه میمنه کوفت بر میسره
چو گرگی که افتد میان بره
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۹ - آمدن خاتوره مادر عوج به یاری شداد
چو شد راست آن میمنه میسره
چو شیر ژیان پیش برج بره
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۸۰ - کشته شدن شدید به دست سام و چگونگی آن
دگر ره بزد خویش بر میسره
چو شیری که خود را زند بر بره
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۹۴ - رفتن سام بالای کوه فنا و جنگ کردن با دیوان
بگفت و بپوشید جنگی زره
بزد بر سر ترک رومی گره
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۷ - آموختن برزوی رزم از دلیران افراسیاب
سپرهای روسی و چندی زره
چو زلف بتان سر به سر پر گره
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۳ - آمدن بیژن و آوردن برزوی رستم زال را قسمت دوم
نهان کرده تن را به زیر زره
به ابرو درافکنده از کین گره
نظام قاری » دیوان البسه » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - و من نتایج افکاره
جامه چون درتوله است از قنطره
در کدینه گشت پاره یکسره
مفرش از جرجانی و مخفی شمار
در جهای خط و حبر محبره
لشکر موئینه را صوف بین
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۶
آن را که بود نور نبی در بشره
حاجت نبود به طول و عرض شجره
وان را که ز رخ نتابد این نور سره
شجره ندهد به غیر لعنت ثمره
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۴۴
به نان خشک کاوردی به پیشم
چرا باشی به جود خویش غره
کماج خیمه را ماند که نتوان
ز وی کندن به دندان نیم ذره
چو نان تو ز چوب آمد چه بودی
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶۹ - در ذکر اصحاب تفرقه علی طبقاتهم
گرد خانه کتابهای سره
از خری همچو خشت کرده خره
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶۹ - در ذکر اصحاب تفرقه علی طبقاتهم
ور زراعت کند به دشت و دره
یا به ده یا به شهر و باغ و تره
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۹۴ - فی بیان قوله علیه السلام رب تال للقرآن و القرآن یلعنه
صرف کردی همه حیات سره
در قراآت سبعه و عشره
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » اعتقادنامه » بخش ۱۳ - اشارة الی الایمان بالانبیاء علیهم السلام
دانه ای را که خورد ازان شجره
شد وجود من و تواش ثمره
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۲۱ - در بیان غضب که آتش طبع افروختن است و خرمن دین و دنیا سوختن
غضب آمد خراشگر چو اره
اره است آن بلی ولی دو سره
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۰ - گفتار در مذمت بخل
نه بر ابروی آن گروه گره
نه پر آژنگ رویشان چو زره
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۲۲ - حکایت آن اعرابی که بر فرزندان خود نام سباع درنده نهاده بود و بر خدمتگاران نام بهایم چرنده
هر که بود از خادمانش یکسره
گوسفندش نام بودی یا بره
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۴ - مقاله دوازدهم در شرح حال علمای از عمل دور و سف های به جهل و جدل مغرور
جمع کتب از سره و ناسره
کرده چو خشت است به گردت خره