گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١٧۶

 

وزیر مشرق و مغرب مگر نمیداند

که منصبی که مرا هست هیچکس را نیست

بر آستانه جاه و جلال و قدرت تو

ثری بتربیت او کم از ثریا نیست

مشیر مملکتش راستی نمیشاید

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۹

 

ایدوست سر و پای فلک پیدا نیست

نیکی و بدیش هیچ پا بر جا نیست

گر با تو کند دشمنی ایدوست مرنج

کین با همه هست با تو این تنها نیست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۳

 

یک غم نبود کز تو نصیب ما نیست

وز حسن خودت بحال ما پروا نیست

من واله لبهای توام لیک چه سود

سامان سخن گفتن از آن لبها نیست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۳

 

جانا لب میگون تو روح ما نیست

دارم نظری با تو ولی تنها نیست

تو یوسف حسنی و چهی در زنخت

دیدم که هزار جان در او زندانیست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ١٠ - مثنوی دیگر

 

زمانی از تو او هرگز جدا نیست

بجز تو با کسی هم آشنا نیست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ١٠ - مثنوی دیگر

 

چه کشتن باشد این خود زندگانیست

بقاهای حیات جاودانیست

ابن یمین
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

موجود حقیقی بجز از ذات خدا نیست

مائیم صفات و صفت از ذات جدانیست

هر جا که تو انگشت نهی آیت حق است

زان نیست معین که کجا هست و کجا نیست

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴۸ - جواب

 

قدیم و محدث از هم خود جدا نیست

که از هستی است باقی دائما نیست

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۶ - در تحقیق نماز

 

نمازی کز سر صدق و صفا نیست

اگر در کعبه بگذاری روا نیست

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۲ - در پیدایش نفس و صفت آن

 

کسی کو محرم سر خدا نیست

امانت را بدو دادن روا نیست

شیخ محمود شبستری
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۸۷

 

بتی که طرّه او مجمع پریشانیست

لب شکر شکنش گوهر بدخشانیست

بعکس روی چو مه قبله مسیحائیست

بکفر زلف سیه فتنه ی مسلمانیست

مرا که ناوک مژگانش از جگر بگذشت

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۷

 

نشان بی نشانان بی نشانیست

زبان بی زبانان بی زبانیست

دوای دردمندان دردمندیست

سزای مهربانان مهربانیست

ورای پاسبانی پادشاهیست

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۴۰

 

غرّه ی ماه جز آن عارض شهر آرا نیست

شاخ شمشاد چو آن قامت سرو آسا نیست

روح بخشست نسیم نفس باد بهار

لیک چون نکهت انفاس تو روح افزا نیست

باغ و صحرا اگر از روضه ی رضوان بابیست

[...]

خواجوی کرمانی
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۴۰

 

در این ایّام کس غمخوار ما نیست

به جز غم کاو ز ما یک دم جدا نیست

سری دارم فدای وصل، لیکن

مرا با دستبرد هجر پا نیست

دلا! در آتش دوری همی ساز

[...]

جلال عضد
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲

 

شب فراق تو را روز وصل، پیدا نیست

عجب شبی، که در آن شب، امید فردا نیست

تطاول سر زلف تو و شبان دراز

چه داند، آنکه گرفتار بند و سودا نیست

غم ملامت دشمن، ز هر غمی بترست

[...]

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳

 

بیمار غمت را به جز از صبر دوا نیست

صبرست دوای من و دردا که مرا نیست

از هیچ طرف راه ندارم که ز زلفت

بر هیچ طرف نیست که دامی ز بلا نیست

عشق است میان دل و جان من و بی‌ عشق

[...]

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴

 

داغ سودای تو بر جان رهی تنها نیست

در جهان کیست، که شوریده این سودا نیست

هر که گوید که منم فارغ ازین غم، غلط است

هیچ کس نیست که او غرقه این دریا نیست

ای که منعم کنی از عشق که فردایی هست

[...]

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲ - در حکمت آفرینش

 

خرد را کار با کار خدا نیست

کسی را زَهرهٔ چون و چرا نیست

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۶۸ - نامه خورشید به جمشید

 

به غیر از سایه ام کس هم سرا نیست

هم آوازی مرا غیر از صدا نیست

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۹ - حکایت

 

حکایات تو سرتاسر زبانیست

حدیث من همه قلبی و جانیست

سلمان ساوجی
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۸
sunny dark_mode