گنجور

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۰ - شب

 

که من دورم ای دل ز جانان تو

تو با جان خوشی، ای خوشا جان تو

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۱ - بوسه بر باد

 

هزار آفرین باد بر جان تو

خداوند عالم نگهبان تو

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۴ - بوسه بر باد (۴)

 

شکمخواره خاکا، خنک جان تو

که جان جهانی است مهمان تو

سلمان ساوجی
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در مدح سلطان اویس جلایری

 

ای چرخ پیر تابع بخت جوان تو

آسوده‌اند خلق جهان در زمان تو

عبید زاکانی
 

قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۲ - فی نظم انیس العارفین

 

ای جهان عقل و جان حیران تو

گوی دلها در خم چوگان تو

قاسم انوار
 

قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۲۷ - الحکایة فی معرفة العشق

 

عالمی از مرد و زن حیران تو

داستانها کرده از دستان تو

قاسم انوار
 

محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۵ - آمدن بیژن و آوردن برزوی رستم زال را قسمت چهارم

 

چه کردم به فرزند و به خویشان تو

به جز آنکه جستم ز زندان تو

محمد کوسج
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱۹

 

ای دلم چون پسته از شور نمک بریان تو

سوخت مغز استخوانم پسته خندان تو

من کجا پیدا شوم جاییکه همچون ذره اند

صد هزاران آفتاب از مهر سرگردان تو

عقل و هوش و دین و دل صرف تو کردم ایپسر

[...]

اهلی شیرازی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۱

 

لیلی و مجنون اگر میبود در دوران تو

این یکی حیران من میگشت و آن حیران تو

دامن خود را بکش امروز از دست رقیب

ورنه چون فردا شود دست من و دامان تو

زخم پیکان ترا مرهم چرا باید نهاد؟

[...]

هلالی جغتایی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۸

 

ای بر فراز مسند عزت مکان تو

برتر ز هر چه برتر از آن نیست شان تو

برهان قاطع آمده قول تو سر بسر

عالم شده مسخر تیغ زبان تو

بر خاص و عام خوان کرامت کشیده

[...]

فضولی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات از رسالهٔ جلالیه » شمارهٔ ۵۲

 

چون جلوه‌گر گردد بلا از قامت فتان تو

صد ره کنم در زیر لب خود را بلاگردان تو

در جلوهٔ تو نازک میان کوشیده بهر من به جان

من کرده در زیر زبان جان را فدای جان تو

در رقص هرگه بسته‌ای زه بر کمان دلبری

[...]

محتشم کاشانی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۷

 

تو پاک دامن نوگلی من بلبل نالان تو

پاک از همه آلایشی عشق من و دامان تو

زینسان متاز ای سنگدل ترسم بلغزد توسنت

کز خون ناحق کشتگان گل شد سر میدان تو

از جا بجنبد لشکری کز فتنه عالم پرشود

[...]

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۵ - حکایت

 

گوی فلک قبه ایوان تو

ملک بقا عرصه جولان تو

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم

 

نمودم باغبان را سرو، از او جستم نشان تو

که نامد این چنین نخلی به گشت بوستان تو

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم

 

نمودم باغبان را سرو، از او جستم نشان تو

که نامد این چنین نخلی به گشت بوستان تو

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

ای سرا و باغ تو زندان تو

خانمان تو بلای جان تو

شیخ بهایی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » سوگندنامه

 

دل و جان من شد بفرمان تو

چه جان و چه دل جمله قربان تو

رضی‌الدین آرتیمانی
 
 
۱
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۵
sunny dark_mode