جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۶
چه کنم چون ز بخت یاری نیست
با منش رای سازگاری نیست
ای دل خسته با فراق توأم
چاره جز صبر و سازگاری نیست
گرچه زاری به عشق تن در ده
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷
مرا ز حضرت تو دوری اختیاری نیست
گناه من چه همانا ز بخت یاری نیست
چو بخت یار نباشد چه سود سعی دلا
برو که چاره ی تو غیر بردباری نیست
اگرچه ساخته ام با جفای گردش دهر
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸
یک لحظه دلم را سر هشیاری نیست
با هشیاران مرا سر یاری نیست
باریست مرا،که پیل مستش نکشد
وین بار بجز عنایت باری نیست
امیر شاهی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳
شادم که ز من بر دل کس باری نیست
کس را ز من و کار من آزاری نیست
گر نیک شمارند و گرم بد گویند
با نیک و بد هیچکسم کاری نیست
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۷۳
خوشتر زکتاب در جهان یاری نیست
در غمکده زمانه غمخواری نیست
هر لحظه ازو به گوشه تنهایی
صد راحت هست و هرگز آزاری نیست
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۸ - در بیان معنی ان من العصمة ان لایقدر
لیکن آن علم اختیاری نیست
فیضانش جز اضطراری نیست
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۸ - در بیان معنی ان من العصمة ان لایقدر
چوب را در میانه کاری نیست
در کف چوب اختیاری نیست
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۶ - پیغام فرستادن سلطان به پادشاه روم که اگر چه من بنده زاده ام اما قرار مملکت بر این وجه داده ام که هیچ قوی بازو را مجال آن نمانده است که دست تطاول به مال ضعیفی دراز کند و اگر ناگاه دراز دستی واقع شود به موجب فرموده من بود و انصاف دادن پادشاه روم که هر کسی را دست ضبط و سیاست چنین بالا بود می شاید که همه زبردستان زیردستان او باشند
برتر از وی چو شهریاری نیست
باج او گر دهیم عاری نیست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰
کسی نزاری مجنون کجاست در عالم
به زور نیز چو فرهاد مرد کاری نیست
ببین که هر دو چه دیدند پس مراد ز دوست
بطالع است سعادت به زور و زاری نیست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۶
خوش آنکه بخلقش سربازاری نیست
در هیچ صفت درونش آزاری نیست
شیران سگ مجنون همه زانند که او
مشغول خودست و با کسش کاری نیست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۳
گر کار جهان ز غصه بی تاری نیست
ما را سر و سودای جهان باری نیست
چون کار باختیار کس می نشود
بهتر ز طریق بیخودی کاری نیست
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸۶
ازان درین چمنم میل گلعذاری نیست
که هیچ برگ گلی بی بلای خاری نیست
نبرده ایم درین باغ ره بسوی گلی
که در حوالی او همچو من هزاری نیست
ندیده ایم درین ملک گنج حسنی را که
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۰
با شکرخنده خوبان، نمک یاری نیست
گل این باغچه را رنگ وفاداری نیست
آنچنان داد ستم ده که خجالت نکشی
خنده بر تیغ زند زخم اگر کاری نیست
بوی خون از دهن شیشه می می آید
[...]
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۴
دانم که به جز خدای قهّاری نیست
بر خاطرم از ظلم کسی باری نیست
ماهیت مخلوق نباشد غالب
مغلوبِ خدا شدن مرا عاری نیست
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱ - مثنوی ودیعهٔ البدیعه که حزین آن را به تقلید از حدیقهٔ سنایی در هفتاد سالگی سروده است
در حقیقت عدم شماری نیست
نقطه و خط جز اعتباری نیست
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹
زین جهان، کش بکس قراری نیست؛
میروی وز تو یادگاری نیست؟!
رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰
جز جفاکار تو با من ز جفا کاری نیست
مکن ای یار که این رسم و ره یاری نیست
شد دلم خون ز غم و دلبر بی رحم مرا
رسم دلجویی و آئین وفاداری نیست
ماجرای دل پرخون به که گویم که کسی
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲
ایمن از تیر نگاه تو دل زاری نیست
مردم آزارتر از چشم تو بیماری نیست
باز در فکر اسیران کهن افتادی
به کمند تو مگر تازه گرفتاری نیست
کی تواند که به سر تاج سلیمانی زد
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
کفر و دین بیش از اعتباری نیست
هیچ کس را بجز تو کاری نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
کفر و دین بیش از اعتباری نیست
هیچ کس را بجز تو کاری نیست