گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

دو عالم از فروغ نور رویش

مثال ذرّه‌ای افتاده سویش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

برسوائی توانی یافت رویش

اگر گشته شوی در خاک کویش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

بسی گفتی بسی دیدی تو بیخویش

مگو تا چند خواهی گفت درویش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

اگر پرده براندازد ز رویش

شود درمان دلم از رنج کویش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

اگر سجده کنی در پیش رویش

یکی نه پیش غیری نیست سویش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۷ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

چنان کن سجده اندر پیش رویش

که یکی بینی اینجا جمله سویش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۱ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید

 

تو درخوابی نیابی دیدهٔ خویش

که هستی بی خدا ای مرد درویش

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۸ - در اسرار خطاب با جان و وصل دیدار فرماید

 

تو دیدارِ وِئی اکنون بجویش

بهر چیزی که میخواهی بگویش

عطار
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل دوم

 

آتش در زن ز کبریا در کویش

تاره نبرد هیچ فضولی سویش

و آن روی چو ماه را بپوش از مویش

تا دیده هر خسی نبیند رویش

نجم‌الدین رازی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۰

 

آتش در زن ز کبریا در کویش

تا ره نبرد هیچ فضولی سویش

آن‌روی چو ماه را بپوش از مویش

تا دیدهٔ هر خسی نبیند رویش

مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰

 

همسایه که میل طبع بینی سویش

فردوس برین بود سرا در کویش

وآن را که نخواهی که ببینی رویش

دوزخ باشد بهشت در پهلویش

سعدی
 

سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - حکایت

 

حکیمی باز پیچانید رویش

مفاصل نرم کرد از هر دو سویش

سعدی
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۲۲ - رسیدن شمس الدین و مولانا به یکدیگر

 

دعوتش کرد سوی خانۀ خویش

گفت بشنو شها از این درویش

سلطان ولد
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۲۹ - استغفار حسودان از کرده های خویش

 

هر یکی قدر وسع و طاقت خویش

از امیر و توانگر و درویش

سلطان ولد
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۱۵
sunny dark_mode