عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » سوگواری مردی که بیقرار و پند بیدلی به او
تا نپردازی تو از نفس خسیس
در نجاست گم شد این جان نفیس
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که برای فتح غزنین نذر کرد غنایم را به درویشان بدهد
پیش شاهان تحفهای باید نفیس
مردم بی تحفه نبود جز خسیس
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۲) حکایت مرد نمازی و مسجد و سگ
کسی هفتاد سال از مکر و تلبیس
نهد گام ای عجب بر گامِ ابلیس
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱) حکایت بچّۀ ابلیس با آدم و حوّا علیه السلام
چو آدم شد دگر ره آمد ابلیس
بخواند آن بچهٔ خود را بتلبیس
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱) حکایت بچّۀ ابلیس با آدم و حوّا علیه السلام
که او را از چه پذرفتی ز ابلیس
دگرباره شدی مغرور تلبیس
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۳) حکایت یوسف علیه السلام با ابن یامین
چنین گوید بصاحب نقد ابلیس
که ای از من ربوده گوی تلبیس
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۳) حکایت یوسف علیه السلام با ابن یامین
چرا در چشم تو خردست ابلیس
که ره زن شد بزرگان را بتلبیس
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۶) حکایت سلطان محمود و ایاز در حالت وفات
در آن ساعت که ملعون گشت ابلیس
زبان بگشاد در تسبیح و تقدیس
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » ابیات برگزیدهٔ از روایت دوم دیباچۀ الهی نامه از روی نسخههای دیگر
زهی رحمت که گر یک ذرّه ابلیس
بیابد گوی برباید ز ادریس
عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید
ببین چندین هزاران سال کابلیس
نبودش کار جز تسبیح و تقدیس
عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید
زهی رحمت که گر یک ذره ابلیس
بیابد گوی برباید ز ادریس
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
چه خواهی کرد جای مکر و تلبیس؟
ز دنیا بگذر و بگذار ابلیس
عطار » خسرونامه » بخش ۱۰ - در فضیلت امام شافعی
چو این مذهب بنا داده به ادریس
بهشتش نقد دان اعداش ابلیس
عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن
ازان بادی که تو دانی و ابلیس
بدم بروی بدامش کن بتلبیس
عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را
برو ای شوم سرداده بتلبیس
که در شومی سبق بردی ز ابلیس
عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را
اگر بر ره نهم دامی بتلبیس
ز بیم من بتک بگریزد ابلیس
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
نمیدانست شاه آن زرق و تلبیس
که استادست گل شاگردش ابلیس
عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را
حکیمی و پزشکی کرد تلبیس
که تا از راه برد او را چو ابلیس