عطار » مصیبت نامه » بخش سی و یکم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
کرد آن دیوانه رامردی سؤال
گفت هان چونی تو ای شوریده حال
گفت بر هر پهلوئی گشتم براه
هم بتر من آمدم بیگاه و گاه
عطار » منطقالطیر » فی فضائل خلفا » فیفضیلة امیرالمؤمنین ابوبکر رضی الله عنه
نی که سنگش بر زفان بگرفت راه
تا نگوید هیچ نامی جز آله
عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » درخواست پیغمبر (ص) از پروردگار که کار امتش را به او سپارد
تو نداری تاب چندانی گناه
امت خود را رها کن با اله
عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » درخواست پیغمبر (ص) از پروردگار که کار امتش را به او سپارد
نیست در من این فضولی ای اله
از تعصب دار پیوستم نگاه
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت شیخ نوقانی
چون برآمد هفتهای گفت ای اله
گردهٔ نان مرا کن سر به راه
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت شیخ نوقانی
شادمان شد پیر و پس گفت ای اله
این چراکردی جهان بر من سیاه
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتهٔ عباسه دربارهٔ روز رستخیز
از ملایک بانگ خیزد کای آله
از چه بر ما میزنند این خلق راه
عطار » منطقالطیر » بیان وادی عشق » حکایت مفلسی که عاشق ایاز شد و گفتگوی او با محمود
خواندش محمود و گفتش ای گدا
خواستی هم کاسگی پادشاه
عطار » منطقالطیر » بیان وادی عشق » حکایت خلیلالله که جان به عزرائیل نمیداد
من نکردم سوی او آن دم نگاه
زانک بند راهم آمد جز اله
عطار » منطقالطیر » بیان وادی توحید » راز و نیاز لقمان سرخسی با پروردگار
گفت لقمان سرخسی کای اله
پیرم و سرگشته و گم کرده راه
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » حکایت مفلسی که عاشق پسر پادشاه شد و بدین گناه او را محکوم به مرگ کردند
پس میان سجده گفتا ای اله
چون بخواهد کشت شاهم بیگناه
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » پاسخ عزیزی به سالات پروردگار در روز حشر
کای فرو مانده چه آوردی ز راه
گویم از زندان چه آرند ای اله
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » سال سلیمان از موری لنگ
روی آن دارد کزان چندان گناه
هیچ با رویم نیاری ای اله
عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۴) حکایت پیر که پسر صاحب جمال داشت
فراغت داری از درد من آنگه
که هستی از پس پرده منزّه
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » ابیات برگزیدهٔ از روایت دوم دیباچۀ الهی نامه از روی نسخههای دیگر
برَو تن در غم بار گران نه
بسی جان کَن چو جان خواهند جان ده
عطار » بلبل نامه » بخش ۳۴ - نصیحت پذیرفتن موش خوار
کلاه فاقه را بر فرق سر نه
بدان حرصی که باشد کمترش ده
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
چو شد لطف خداوندیش دایر
بران بی سایه میغ افکند سایه