گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۷ - در اثبات ذات کل در خلاصۀ آدمیان فرماید

 

ز دریا هیأتی از دور دیدی

بمردی تشنه و جان نارسیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۶ - در صفات عناصر فرماید

 

چو منصور از ریاضت برکشیدی

در آخر دیده و دیدار دیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

منم دیدارو دیدارم ندیدی

منم اسرار و اسرارم شنیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در عیان دیدن جانان فرماید

 

ره شرعت سپردستم تو دیدی

که بیشک در همه گفت و شنیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

در اینجا عین خونست و پلیدی

در اینجاگه یقین بر چون رسیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

چنین است آخرت آنگه بدیدی

چرا در سوی دنیا آرمیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۶ - در شرح دادن خورشید وحدت در حجاب صورت فرماید

 

همه اعمی ز خورشید و، تو دیدی

کمال نور جان در وی رسیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۷ - در صفات جزو و کل بهر نوع بر اسرار حقیقت فرماید

 

در این دیوانگی ای دل چه دیدی

دمی در صحبت لیلی رسیدی؟

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

در اینجا یار اینجاگه ندیدی

عجب اینجایگه چون آرمیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

حقیقت کُنتُ کنزاً کی شنیدی

شنیدی کنز و گنجت را ندیدی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

تو چون در جوهر جانت رسیدی

ز جان سر دیدن جانان بدیدی

عطار
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
sunny dark_mode