عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در عیان دیدن جانان فرماید
تمامت سالکانت راه کرده
برون رفته ولی در سوی پرده
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۵ - در صفات آیینۀ دل و کشف اسرار حقیقت در نمود صور فرماید
در این صورت ببین در هفت پرده
جمال دوست خود را گم بکرده
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
ز تو اثبات الّا اللّه کرده
گذشته از برون هفت پرده
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
منم لا دیده و اثبات کرده
برافکنده ز عین ذات پرده
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
چراغی بود آدم باز کرده
از آن بُد عزّت جان هفت پرده
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
کسی دیدست روی تو ز پرده
که باشد خون دل در عشق خورده
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
کنون در نور یارم دید کرده
برافکنده حجاب هفت پرده
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید
منم امروز جام عشق خورده
دریده اند اینجا هفت پرده
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
گر دمی خواهی زدن در پردهٔ
با کسی زن کو ندارد مردهٔ
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
بود وقت غز ز هر سو مردهٔ
و او نداد از بی نیازی گردهٔ
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و الثلثون
وی عجب ایشان برای گردهٔ
روز و شب از نفس خود آزردهٔ
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
تو چو عاشق نیستی دل مردهٔ
دعوی عشق از چه در سرکردهٔ
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون
آنچه تو گم کرده ای گر کردهٔ
هست آن در تو تو خود را پردهٔ
عطار » وصلت نامه » بخش ۱۳ - شرحی از حکایت سلطان محمود با شیخ لقمان سرخسی
با مراد نفس خود خو کردهٔ
لاجرم در صد هزاران پردهٔ
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۱ - در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را
تو سلوک راه از خود کردهٔ
لاجرم در صد هزاران پردهٔ
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
ای دریغا در درون پردهٔ
لیک خود را این زمان گم کردهٔ
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
گرچه تو چون ذرّه اندره پردهٔ
راه رفتی راه خود گم کردهٔ