گنجور

عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید

 

بهر چه در زمین وآسمانست

بتو همره مثال کاروانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

همه جانها درون پرده پنهانست

فلک از شوق او پیوسته گردانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

بنام آنکه نور جسم و جانست

خدای آشکارا و نهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲ - در ذات و صفات و توحید حضرت باری تعالی فرماید

 

ندیدم جز یکی در دل عیانست

ز یکی یار بی نام و نشانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴ - در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید

 

ولی تا این بلا در لاعیانست

بلاشک گشت راحت را نهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید

 

جمال دوست بی نقش و نشانست

که محول گل جمال جاودانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید

 

جمال دوست در پرده نهانست

یقین در دید واصل بیگمان ست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۰ - در توحید صرف و بقای کل فرماید

 

هر آن کو سر بداند جان جانست

ولیکن این سخن از من نهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۲ - در فنای خود و راه یافتن به مقام حق و موصوف شدن فرماید

 

هر آنکو خواند این از واصلانست

حقیقت برتر از هر دوجهانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۱ - پسر در اعیان حقیقت کل گوید

 

در آن دریا که این دریا از آنست

که این یک قطره زان عین العیانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۲ - پسر در قطع علایق این جهان فانی گوید

 

برم دنیا و عقبی همچنانست

که شخصی یک نفس در بوستانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۲ - پسر در قطع علایق این جهان فانی گوید

 

چو کشتی غرقه شد جمله زیانست

که نامت بعد از این کل بی نشانست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۷ - در فنای این جهان و بقای آن جهان فرماید

 

جهان جان نه همچون این جهانست

که آنجا گه عیان جاودانست

عطار
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۲۱
sunny dark_mode