گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید

 

هر آن کو ترک خود کرد و فنا شد

حقیقت بیشکی دید خدا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل

 

خبر او یافت کو از خود فنا شد

فنا بگذاشت و در عین بقا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۵ - در صفات پرده در افتادن فرماید

 

حقیقت سایه در بود فنا شد

در آن خورشید کل عین بقا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۵ - در صفات پرده در افتادن فرماید

 

درآن خورشید هر کو در فنا شد

بگویم با تو کل بیشک خدا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

ز دنیا هیچ دل شادان نباشد

که جان و دل بکلّی میخراشد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

ز خاموشی که بودش مقتدا شد

از آن بر جزو و بر کل پادشا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

کسی کو دید لا در لا فنا شد

حقیقت هم در آن دید خدا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

چو شاه اینجا بداد از خود فنا شد

ز خود بفکند تا کلّی خدا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

طبیعت را رها کرد و فنا شد

همین است این بیان دید خدا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

وصال آن دید کاندر او فنا شد

ز عین لا اله اعیان لا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

چو آدم در بهشت جان بقا شد

ز جنّت در گذشت و کل خدا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

چنان در حق عیان سرّ لا شد

که گوئی دائما دید خدا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

وصال عشق او را تا فنا شد

حقیقت خالق ارض و سما شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

وجود آدم از بود شما شد

حقیقت از شما اینجا فنا شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

دوای دردمندان را شفا شد

نمیدانم که در پرده چرا شد

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode