عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
پای در مسجد نهاد آن سرفراز
کان جوان را بود هنگام نماز
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
سال و مه خون میخوری در حرص و آز
مینهی این را لقب عمری دراز
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
حق تعالی گفت با موسی براز
گر ببارانست قومت را نیاز
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
میخورد سوگند و میگوید براز
من نخواهم کرد خاک از خویش باز
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
زآنکه از رفتن رهت گردد دراز
عاقبت اینجات باید گشت باز
عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
ذبح کردند و بخوردندش بناز
آمدند آنگه بلشگرگاه باز
عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
گرچه رفتند آن همه یک دلنواز
شد بسبقت پیش آن تابوت باز
عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
گفت با آن دلبران دلنواز
هرکه آن تابوتم آرد پیش باز
عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
چون منی را کی بدین باشد نیاز
گفت ای خسرو مکن قصه دراز
عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل
تا دمی بر تخت بنشینی بناز
میمزن چون مینیاری خورد باز
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنه
لوح بفکن ای چو کرسی سر فراز
با دبیرستان نخواهی رفت باز
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
مردمان پیشش شدندی دلنواز
پس بدادندیش آن آئینه باز
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
برگشادی پرده از آئینه باز
تا چو بیرون آمدی خلق از نماز
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
گفت من بیش از همه عمری دراز
سجده عادت کرده ام زانگاه باز
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
بازگشت و سوی او آورد باز
شد گرسنگی سلیمان را دراز
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
بود ذوالنون را مریدی پاکباز
هم بمعنی اهل دل هم اهل راز
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
شیخ چون بشنود ازآن سرگشته راز
گفت امشب ترک کن کلی نماز
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
مدت چل سال جانی غرق راز
پاسبان حجرهٔ دل بود باز
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
چون بسوی خانه بردندش فراز
او مرقع برکشید و گشت باز
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
تا نخواهی دید در اول گداز
نیست درآخر ترا ممکن نواز