ایرج میرزا » غزلها » شمارهٔ ۱۳
ز یاران آن قَدر بد دیدهام کز یار میترسم
به بیکاری چنان خو کردهام کز کار میترسم
شاپوییها خطرناکند و ترسیدن از آن واجب
ولی با این خطرناکی من از دستار میترسم
نه از مار و نه از کژدم نه زین پیمانشکن مردم
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۱۰
تو عارف واقعا گوساله بودی
که از من این سفر دوری نمودی
مگر کون قحط بود اینجا قلندر
که ترسیدی کنم کون ترا تر
گرفتی گوشه ژاندارمری را
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۳ - مکاتبۀ منظوم
بد بوَد چشم انتظاری ای فقیر
من هم اکنون بر همین دردم اسیر
من خبر دارم چه می آید به سر
دردمند از حال تو دارد خبر
لیک اینها از فراموشی بُوَد
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۲۷ - قبلۀ آمال
حاجیان رَخت چو از مکه برند
مدّتی در عقب سر نِگَرَند
تا به جایی که حرم در نظر است
چشم حُجاج به دنبال سر است
من هم از کوی تو گر بستم بار
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۲۸ - طوطی
مرا هست یک طوطی اندر قفس
که مِثلَش بهخوبی ندیدست کس
سرش سبز رنگست و دُمّش دراز
به چنگال و منقار مانندِ باز
خوراکش دهم از نخودچی و قند
[...]
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۹ - مرثیه
سرگشته بانوان وَسَطِ آتشِ خِیام
چون در میانِ آبْ نُقُوش ستارهها
اطفالِ خردسال ز اطرافِ خیمهها
هرسو دوان چو از دِل آتشْ شَرارهها
غیر از جگر که دسترسِ اَشْقِیا نبود
[...]
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۱۰ - مادر
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا بپا برد
[...]
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۴۱ - پیام به شیرازیان
استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعر
تنها نه من بر آنم مَردُم همه بر آنند
از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی
با خوب رو نگاری چون کامِ دل برانند
هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به
[...]
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۴۶ - وزیران دیدنی
وزرا از چه دیده می نشوند
راستی مردمانِ دیدنیند
نی غلط گفتم این معیدی ها
دیدنی نه، همان شنیدنیند
تا وزیرند از کسان ببرند
[...]
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۴۷ - تاریخ وفات عزیز علیا (۱۳۰۶ هق)
سود و زیان جهان دیده و سنجیده ایم
کسی که خورد و خوراند از این جهان برد سود
بقا بقای خداست بجز خدا هر که هست
برون رود از جهان دیر زید یا که زود
یکی قمر طلعتی که بد فرشته نهاد
[...]
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۷۱ - پیام به نظام الدوله
ناظم الدوله روز جمعۀ ما
مختصر دودی و دمی داریم
منزل حضرت کمال امروز
دور هم جمع و عالمی داریم
عرقی هست و چَرس و تریاکی
[...]