گنجور

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱ - مثنوی صفیر دل

 

ثناهای شایسته دلدار را

سپاس فراوان ز ما، یار را

ثنایی که عالی سپاسان کنند

سپاسی که یزدان شناسان کنند

به عجز و سرافکندگی سر نهم

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۲ - آهنگ پرده سازی نیاز به زبان بی زبانی و برگ و ساز راه حجاز بی...

 

خدایا دلی ده حقیقت شناس

زبانی سزاوار حمد و سپاس

مرا جز تو کس، یاور و یار نیست

چه گویم که یارای گفتار نیست؟

ز فیض تو آید دلم در خروش

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۳ - نیایش سرور عرش مسیر، نخستین نقش تقدیر، وسیلهٔ کارگاه ایجاد رابطهٔ مبدأ و معاد سلام الله علیه و علی آله الامجاد

 

دل و دیده ها فرش در راه کیست؟

جبین ها زمین سای درگاه کیست؟

بلند از که شد رایت سروری؟

که بخشید عزت به پیغمبری؟

فروزندهٔ بدر عرفان کِه شد؟

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۴ - نخل بندی این دلگشا چمن به ستایش خاقان سخن

 

قلم اوّلین زادهٔ قدرت است

نگارندهٔ دفتر حکمت است

بدایع پدید آمد از حرف کن

مؤثّر خداوند و مبدع سخن

قلم نقش بند کلام اللّه است

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۵ - جبین سایی خامه بر آستان عشق

 

چه سان مدحت عشق سازم رقم؟

شکافد ز نامش زبان چون قلم

در اینجا قلم حکمت اندیش نیست

که عشق آتش و خامه، نی بیش نیست

بر آنم که آتش به نی در زنم

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۶ - حکایت

 

شنیدم تهی دست بی حاصلی

شنید این حکایت ز صاحبدلی

که پیری چو برد از زلیخا توان

خدنگ قدش حلقه شد چون کمان

عزیزی به ذلّت کشید و به رنج

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۷ - حکایت طفلی که ماری در دست داشت و تشبیه دنیا به آن

 

یکی طفل دیدم به شوق و شعف

که از ابلهی داشت ماری به کف

صلا دادم او را و کردم نهیب

که از دست بگذار مار مهیب

درین کودکی از خرد ساده ای

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۸ - حکایت

 

من و زشت رویی به عزم حجاز

گرفتیم در پیش راه دراز

نبستی ز لهو و سقط دم زدن

زبان را به یک چشم برهم زدن

چو آتش به هر خشک و تر در ستیز

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۹ - کام بخشی خامهٔ حکمت نگار به یاد خلاصهٔ ادوار و نقاوهٔ اخیار والد بزرگوار حشره الله مع الاطهار

 

عطارد مرا گشته آموزگار

به توصیف علّامهٔ روزگار

رصد بند گردون نیلوفری

خدیو سریر بلد اختری

مرا والد و عقل کل را پسر

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۰ - مناجات

 

خدایا به جاه خداوندیت

که بخشی مقام رضامندیت

طمع نیست از کشت بی حاصلم

به خشنودیت کار دارد دلم

بسی شرمسارم ز نفس فضول

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۱ - تذکر این حدیث مصطفی که الدّال علی الخیر کفاعله

 

سرم بود در جیب فکرت شبی

به گوشم رسید از لبی یا ربی

اثر کرد بانگ خدا خوان به من

بجوشید از آن نام خونم به تن

شدم مست و در لذت افتاد هوش

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۲ - سفیر خامهٔ بلند صریر به هوش افزایی مرزبانان حکمت پذیر

 

چنین است فرمان که حق را نهان

نشاید نمودن ز فرماندهان

نماینده راه خیر و سلوک

ندارد نصیحت دریغ، از ملوک

که در خیر ایشان بود خیر خلق

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۳ - حکایت

 

نمودم سوال از قوی پنجه ای

چه پیش آمدت کاین چنین رنجه ای؟

تو را دیده بودم ازین پیشتر

زبون بود در پنجه ات شیر نر

چه شد چیره دستی و کر و فرت

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۴ - حکایت

 

سیه دل امیری، شبی خفت مست

سحر بر سرش سقف ایوان نشست

به کیفر کمر بست استیزه اش

نیامد برون استخوان ریزه اش

فقیری در آن شب به صحرا بخفت

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۵ - حکایت

 

شنیدم فریدون با فر و هوش

نیاسود چشمش، شب از درد گوش

به خاصان چنین گفت در بامداد

که امشب سزای مرا، گوش داد

همانا که نالیده باشد ز درد

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۶ - حکایت

 

ستم پیشه ای را ببستند سخت

که بیدادگر بود، برگشته بخت

عبور من افتاد از آن رهگذار

که گرگ دژم بود در گیر و دار

مرا دید و نالید برگشته روز

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۷ - حکایت

 

شنیدم که رندی به امّید سود

پدر مرده ای را پسر خوانده بود

طمع دوخت چشمش به مال یتیم

پسر را بپرورد رند لئیم

چو بگذشت سالی بران بیش و کم

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۸ - حکایت

 

دو کس را سر جنگ بود و ستیز

به هم کرده دندان و چنگال تیز

یکی زان دو، سامان پیکار کرد

قبا جوشن و خود دستار کرد

پدر گفتش ای خام بیهوده کوش

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۹ - حکایت

 

کنون یاد می آیدم آن زمان

که شوق آتش افروز شد در نهان

مرا کرد، درد طلب بی قرار

جهان هفت خوان و دل اسفندیار

جگر العطش زن، ز تاب و تبم

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۲۰ - اشارت به عدل و انصاف و ترک جور و اعتساف

 

میازار تا می توانی کسی

که پرزورتر از تو دیدم بسی

برآورد گیتی از ایشان دمار

چریدند در مغزشان مور و مار

در آفاق دیدم بسی دیو و دد

[...]

حزین لاهیجی
 
 
۱
۲