گنجور

 
حزین لاهیجی

دو کس را سر جنگ بود و ستیز

به هم کرده دندان و چنگال تیز

یکی زان دو، سامان پیکار کرد

قبا جوشن و خود دستار کرد

پدر گفتش ای خام بیهوده کوش

اگر پخته ای، جوشن از صلح پوش

گرت هست دامان فرصت به چنگ

فروکوب با نفس خود، طبل جنگ