نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمسالدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز
سپاه روم را کز ترک شد پیش
به هندی تیغ کرده هندوی خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان
اگر خود مار ضحاکی زند نیش
چو در خیل فریدونی میندیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲ - سخنی چند در عشق
هران جوهر که هستند از عدد بیش
همه دارند میل مرکز خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب
چو تو حالی نهادی پای در پیش
به کنجی هر کسی گیرد سر خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز
زند بر هر رگی فصاد صد نیش
ولی دستش بلرزد بر رگ خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز
سیاست بین که میکردند ازین پیش
نه با بیگانه با دردانهٔ خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۶ - شفیع انگیختن خسرو پیران را پیش پدر
چه سازد با تو فرزندت، بیندیش
همان بیند ز فرزندان پس خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۹ - رفتن شاپور در ارمن به طلب شیرین
تو خوشدل باش و جز شادی میندیش
که من یکدل گرفتم کار در پیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
بباید رفت روزی چند ازین پیش
شتاب آوردن و بردن سر خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
عقابی تیر خود کرده پر خویش
سیه ماری فکنده مهره در پیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهینبانو شیرین را
فرو مانَد تو را آلودهٔ خویش
هوای دیگری گیرد فراپیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرایی ده دختر
بر آمد آفتابی ز آسمان بیش
کشید آن ماه را در چنبر خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
نمک در خنده کاین لب را مکن ریش
به هر لفظِ «مکن» در صد بکن، بیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
بد آید فال، چون باشی بداندیش
چو گفتی «نیک» نیک آید فراپیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
سگ قصاب را در پهلوی میش
جگر باشد و لیک از پهلوی خویش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
به اول شربت از حلوا میندیش
که حلوا پس بود، جُلاب در پیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهینبانو شیرین را
تو ایمن چون شدی بر ماندن خویش؟
که داری باد در پس چاه در پیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۷ - نشستن شیرین به پادشاهی بر جای مهینبانو
ز عدلش باز با تِیهو شده خویش
به یک جا آب خورده گرگ با میش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
من از بهر صلاح دولت خویش
نیارم رغبتی کردن بِدو بیش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
قضای بد نگر کآمد مرا پیش
خسک بر خستگی و خار بر ریش