نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲ - در توحید باری
خرد در جستنش هشیار برخاست
چو دانستش نمیداند چپ از راست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب
فلک در طالعم شیری نمودهاست
ولیکن شیر پشمینم، چه سود است؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز
ملکزاده در آن ده خانهای خواست
ز سرمستی در او مجلس بیاراست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۹ - رفتن شاپور در ارمن به طلب شیرین
سخن چون گفته شد گوینده برخاست
بسیج راه کرد از هر دری راست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین
وز آنجا یکتنه شاپور برخاست
دو اسبه راه رفتن را بیآراست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهینبانو شیرین را
نوازش کرد شیرین را و برخاست
نشاندش پیش خود بر جانب راست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرایی ده دختر
ببرد انگشتری چون صبح برخاست
که بر بانگ خروس انگشتری خواست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرایی ده دختر
عروس شاه نیز از حجله برخاست
به روی خویشتن مجلس بیاراست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرایی ده دختر
قضای عشق اگر چه سرنبشته است
مرا این سرنبشت او درنبشت است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
چو سر پیچید، گیسو مجلس آراست
چو رخ گرداند، گردن عذر آن خواست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
تو را این کبک بشکستن چه سود است؟
که باز عشق کبکت را ربوده است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
بسی فال از سر بازیچه برخاست
چو اختر میگذشت آن فال شد راست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم
که عشق و مملکت ناید بهم راست
ازین هر دو یکی میبایدت خواست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو
به صد زاری ز خاک راه برخاست
ز بس خواری شده با خاک ره راست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
بسا فرزانه را کاو شیرزاد است
فریب خاکیان بر باد داده است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۱ - شفاعت کردن خسرو پیش مریم از شیرین
زن از پهلوی چپ گویند برخاست
مجوی از جانب چپ جانب راست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او
نه چندانم کسی در خیل پیداست
که گر میرم کند بالین من راست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۱ - تعزیتنامهٔ خسرو به شیرین به افسوس
خبر دادند خسرو را چپ و راست
که از ره زحمت آن خار برخاست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)
چو صبح آمد کنیز از جای برخاست
به دستان از ملک دستورییی خواست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)
شبی بر عادت پارینه برخاست
به شِکر باز بازاری برآراست