اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۵ - قصه زنگی با پهلوان گرشاسب
که تا من برم نامه نزدش دلیر
یکی دشنه زهر خورده به زیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را
توان گفت بد با زبونان دلیر
زبان چیره گردد چو شد دست چیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را
دو زیشان در آرند پیلی به زیر
کشند و خورند و نگردند سیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۸ - خبر یافتن پسر بهو از کار پدر
چنان تیر بارید هر گرد گیر
که هر ماهیی ترکشی شد ز تیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن
دگر رهش پرسید گرد دلیر
که ای از خرد بر هوا گشته چیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن
گهی نوبهار آید و گاه تیر
جوانست گیتی گهی گاه پیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۸ - گشتن گرشاسب با مهراج گرد هند
ز دام و دد و بوی نخچیر گیر
گریزان بود بر سه پرتاب تیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۱ - دیگر جزیره که آن رامنی خوانند
همه چون بر انگشت بفسرده شیر
وزو شاخها چون سرافکنده پیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۲ - شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین
کمان آزفنداک شد ژاله تیر
گل غنچه ترگ و زره آبگیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۲ - شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین
هزاران اگر نوبهاران و تیر
برآید نه بیمار گردد نه پیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۳ - شگفتی دیگر جزیره
اگر چه کسی سالخوردست و پیر
بسان جوان موی دارد چو قیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۶ - به کشتی نشستن
یکی را دُم ماهی و چنگ شیر
دهان از بَرِ سینه و چشم زیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۸ - آمدن گرشاسب به جزیره هدکیر
که هست این پرستشگهی دلپذیر
بتی در وی از سنگ همرنگ قیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال
دلاور چه گردست از اینسان دلیر
که بر هر که رزم آورد هست چیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۱ - شگفتی جزیره ای که استرنگ داشت
نخستی ز سختی تنش خشت و تیر
فکندند از آن چند هر گرد گیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۲ - شگفتی جزیره ای که مردم سربینی بریده داشت
همه مردمش پاک برنا و پیر
به دیده چو خون و به چهره چو قیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۳ - شگفتی جزیره درخت واق واق
سواری برون شد شتابان چو تیر
کز ایشان یکی را کند دستگیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۳ - شگفتی جزیره درخت واق واق
پس از یک زمان زآن که ابری چو قیر
درآمد بزد خیمه در آبگیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۴ - شگفتی جزیره قالون و جنگ گرشاسب با سگسار
جدا هر یک اسپی چو ارغنده شیر
به خم کمند اندر آرند زیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۴ - شگفتی جزیره قالون و جنگ گرشاسب با سگسار
از ایرانیان کس نبد دیده چیر
چُنان دیو چهران گرد دلیر