اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵ - در صفت آسمان گوید
نه هرگز بودشان به هم ساختن
نه آسایش آرند از تاختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل
چو دید او گرفت آرزوساختن
که من با تو آیم به کین آختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۸ - آمدن ضحاک به مهمانی اثرط و دیدن گرشاسب را
میان بست بایدش بر تاختن
وزان زشت پتیاره کین آختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
ره و رایشان رزم و کین ساختن
هوا ریزش خون و خوی تاختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو
سپهدار گفتش بدین تاختن
چه باید سپاس سپه ساختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۲ - پاسخ گرشاسب به نزد بهو
که چندین سپه پیش و کین آختن
شما را چه کارست بر تاختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن
چه باید سوی هر خورش تاختن
شکم گور هر جانور ساختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۶ - داستان شاه روم و دخترش
هنرشان به کار جهان ساختن
ز گردش پدیدست و از تاختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۷ - رسیدن گرشاسب به یاری اثرط و شبیخون او
شده تیغ ها در سر انداختن
چو بازیگر از گوی ها باختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را
یلانی کشان پیشه کین آختن
شبان روز خو کرده بر تاختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۱ - رفتن گرشاسب به ساختن سیستان و اتمام آن
به بازار خوالیگری ساختن
شتالنگ با کعبتین باختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه
کنون باید این رزم را ساختن
توانی مگر کین از او آختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۳ - رفتن گرشاسب به جنگ شاه لاقطه و دیدن شگفتی ها
دلیران ایران به کین آختن
گرفتند هر سو کمین ساختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۳ - رفتن گرشاسب به جنگ شاه لاقطه و دیدن شگفتی ها
مرا بادی این کینه زو آختن
که ماندست از آویزش و تاختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۸ - نامه گرشاسب به شاه قیروان
همه شب به کار سپه ساختن
نپرداخت از گنج پرداختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۸ - سپری شدن روزگار اثرط
کشیدن کمان و کمین ساختن
زدن خنجر و اسب کین تاختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱۲ - نامه گرشاسب به خاقان
نخست از تو خواهیم پرداختن
پس آن گه به فغفور چین تاختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱۶ - پند دادن گرشاسب نریمان را
نهاد سپه بردن و تاختن
بیآموز با صف کین ساختن
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱۶ - پند دادن گرشاسب نریمان را
ز بدخواه در آشتی ساختن
بترس از شبیخون و از تاختن