هلالی جغتایی » مخمس بر غزل سعدی
ای گل، همه وقت این گل رخسار نماند
وقتی رسد آخر که به جز خار نماند
تاراج خزان آید و گلزار نماند
این تازگی حسن تو بسیار نماند
دایم گل رخسار تو بر بار نماند
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲ - مصایب مصنف و مناجات
ای دوای درون خستهدلان
مرهم سینهٔ شکسته دلان
مرهمی لطف کن، که خستهدلم
مرحمت کن که [بس] شکستهدلم
گرچه من سر به سر گنه کردم
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۶ - در منقبت حضرت شاه اولیا علیهالسلام
در دریای سرمدست علی
جانشین محمدست علی
اسدالله سرور غالب
شاه مردان علی ابوطالب
هر که با شیر حق زند پنجه
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۴ - در فسونسازی شهزاده به معلم به جهت دلداری درویش
شاه چون در گدا نظر میکرد
مهر او در دلش اثر میکرد
خواست تا پیش خویش خواند
گفت درویش پیش من خواند
کس نگوید به غیر من سیقش
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۸ - جواب دادن کمان به تیر و صلح کردن
چون کمان این سخن شنید از تیر
بر دلش زخمها رسید از تیر
گفت تا کی شکست پیری من؟
بگذر از طعن گوشهگیری من
که تو هم بعد از آن که پیر شوی
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۹ - واقف شدن مردم از عشقبازی و دلداری درویش و بهانه ساختن رقیب شکار را به جهتجدایی آنها
چند روزی که شاه بندهنواز
سوی درویش جلوه کرد به ناز
مردمان پی به حال او بردند
ره به فکر و خیال او بردند
عیبجویان به عیب رو کردند
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۴ - ایضا فی الموعظه النصیحه
لالهزار جهان عجب باغیست
که از آن باغ هر نفس داغیست
نیست بوی نشاط در گل او
محنتافزاست صوت بلبل او
دهن غنچهاش که خندانست
[...]
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۵ - حکایت آن دو صاحب جمال که یکی از خلق خوش عاقلان را دیوانه ساخته بود و دیگری از خوی بد آشنایان را بیگانه خویش کرده بود
دو سرو لاله رخ بودند همزاد
که از مادر بشکل آن دو کم زاد
چنان بودند در خوبی یگانه
که گفتی: نیست فرقی در میانه
اگر این یک ملک، آن یک پری بود
[...]
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۲۰ - باب هفتم در همت که کوه را از جای برداشتنست و کام دل از شیرین لبان یافتن و جوانان را وادار بکوشش ساختن
بیا، ای پست همت، این چه سستیست؟
طریق رهروان گرمی و چستیست
حریفان بال همت باز کردند
بر اوج نه فلک پرواز کردند
تو از سستی بصد خواری فتادی
[...]
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۳۰ - باب دوازدهم در صبر که کلید در گنج سرورست و امین کنج حضور
بیا، ای کوشش بسیار کرده
بسعی خویش خود را خوار کرده
گشایش از در صبرست، مشتاب
قراری گیر و صبری کن درین باب
نشاط آرزومندان ز صبرست
[...]
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۳۵ - حکایت عاشقی که بپای توکل راه برید و در منزل اول بکعبه وصال رسید
شنیدم عارف صاحب تمیزی
چو یوسف داشت فرزند عزیزی
چه فرزندی؟ که با جان کرده پیوند
چه پیوندی؟ که دل را کرده در بند
سهی سروی که با قد خرامان
[...]
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۴۶ - باب بیستم در توحید خداوند یگانه و دانستن و شناختن خدای بی مانند
درین بت خانه ما را قبله گاهیست
دل هر بت که بینی سنگ راهیست
بیا، این سنگ را دور افگن از راه
که سنگ این چنین کوهست جانکاه
اگر صد سال بت را قبله سازی
[...]